گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ماهنامه موعود شماره 71
شماره 80 - مهر 1386







فصل مدرسه، فصل فرهنگ، فصل جوانی
اسماعیل شفیعی سروستانی یکی دو هفته مانده به مهر، بوي درس و مدرسه و عطر علم و فرهنگ همۀ فضاي شهر و کوي و برزن را
پر میکند. دفتر اوقات فراغت و تعطیلی دور و دراز تابستانی بسته میشود و کیف و دفتر و کتاب جایی در میان دانشآموزان و
دانشجویان پیدا میکند و بالاخره آب و جاروي کلاسها و زنگ سال جدید که در یک مدرسۀ انتخابی به صدا درمیآید. امّا،
علیرغم گذر سریع هفتهها و ماهها، صرف میلیاردها ریال بودجه بیزبان رسمی و میلیونها چشم منتظر که براي تماشاي گامهاي
بزرگ و جدّي در حوزة فرهنگ به راه ماندهاند، بسیاري از سازمانهاي مسئول و رسمی و موظّف بیهیچ طرح و برنامۀ بلندمدت،
استراتژیک و صفشکن به روزمرگی مشغولند و در حاشیۀ حیات جدّي فرهنگی و مسائل مبتلا به جامعه، خود را به چند همایش و
چاپ چند بیانیه و بروشور مشغول داشتهاند. اي کاش هیچ گاه درآمد حاصله از فروش نفت را نداشتیم. شاید آن روز، با دقت و
حساب و کتاب دقیقتري دربارة هزینهها تصمیم میگرفتیم. آیا هیچگاه پرسیدهایم سازمانهایی که متکفّل امر تبلیغ و تبشیرند و یا
امور جوانان و نوجوانان را پیگیرند و امثال اینها که تعدادشان از شمار خارج است صرفنظر از چند برنامۀ فصلی نظرسنجی،
گردآوري مطالب و جاري و بعضاً طرحهاي منفعل در برابر رخدادهاي جدّي فرهنگی، سیاسی و اجتماعی که سالهایی دراز
تمامیت اسلام و حیات فرهنگی مسلمانان را با خود درگیر ساخته است، چه میکنند؟ یا آنکه براي مواردي که براي نمونه به آنها
اشاره میشود چه طرحی در افکندهاند؟ 1. دیدبانی همه جانبۀ صفآرایی کفر و شرك نفاق معاصر و خاکریزهاي آنها در برابر
اسلام، سرزمینهاي اسلامی و شیعه خانۀ امام زمان(ع). قطعاً این سخن به معنی نمایش و نقد چند فیلم سینمایی نیست. 2. نقد مبادي
و مبانی فرهنگ و تمدّن مهاجم غربی و شناسایی میزان تأثیرپذیري مناسبات و معادلات مسلمانان از آن مبانی. این سخن نیز فراتر از
موضوع کشف حجاب و روابط زنان و مردان و امثالهم است. 3. نحوة ظهور و بروز دریافتهاي شركآلود غیر دینی در عناصر
فرهنگی و تمدّنی عصر حاضر و مبتلابه مسلمانان. 4. شناسایی جریانهاي فرهنگی مهاجم، مصادیق این تهاجم، نقد آنها و نحوة
مقابلۀ جدّي با آنها. 5. شناسایی و ردیابی استراتژي غرب براي مقابله با اسلام در حوزههاي سیاست، فرهنگ و اقتصاد. 6. ردیابی و
شناسایی شبهات منتشر از سوي مبلّغان فرق و مذاهب در میان جوانان و آمادگی براي پاسخگویی به آنها. 7. تربیت مبلّغین توانمند،
آگاه و دردمند براي پالایش جان و روان جوانان و مقابله با جریانات مهاجم. شایان ذکر است طیّ بیست و پنج سال اخیر قریب به
2500 فرقۀ شبه مذهبی براي مقابله با ادیان، ساخته و پرداخته شده است. 8. تدوین استراتژي فرهنگی کشور با توجه به مقتضیات و
شرایط تاریخی و فرهنگی عصر حاضر. همواره در سازمانهاي رسمی، تاکتیکها و برنامههاي فصلی و جاري همچون آمارگیري و
مبتنی بر مبانی و « مهندسی فرهنگی » برگزاري جشنوارهها به جاي استراتژي فرض شدهاند. 9. مطالعات جدّي براي طرّاحی و معماري
مبادي دینی، فقه شیعی و رویکرد انقلاب اسلامی و فرهنگ انتظار. 10 . مدیریت طرحهاي فرهنگی و ایجاد هماهنگی شایسته میان
صفحه 7 از 59
فعالیتهاي جاري در میان دستگاههاي فرهنگی کشور و اشخاص فعال. 11 . شناسایی اشخاص حقیقی و حقوقی صالح، مصلح،
دردمند و توانمند، امّا منتشر در کشور و طراحی برنامهاي براي جلب همراهی آنان، هماهنگسازي فعالیتها، حمایتهاي همه جانبه
از آنان و ... این سخن به معنی اعطاء بن سفر و خرید کتاب و احیاناً اعطاء وام اجارة مسکن به آنها نیست. 12 . تدارك خوراك
سالم فرهنگی (با پشتوانۀ مطالعات جدّي) براي تغذیۀ هزاران رسانۀ مکتوب و به قول امروزيها چند رسانهاي و مولتی مدیا و
خلاص ساختن آنها از محصولات فراوان، ارزان و مملو از شائبه و التقاط بیگانه. 13 . .... در اردیبهشت ماه گذشته، در سرمقالۀ
منتشر شد که در کنار دهها مقالۀ دیگر بسیاري از خطوط « امور پرورشی، نسل نو و فرهنگ انتظار » موعود، مطلبی با عنوان
استراتژیک و مورد نیاز دستگاه فرهنگی رسمی را در خود جمع داشت. تجربه نشان میدهد که بسیاري از اشخاص حقیقی و
حقوقی که فارغ از قید و بندهاي نظام اداري و رسمی فعالیت می کنند بیهیچ حمایت جدّي در: شناسایی جریانات فرهنگی،
پاسخگویی به شبهات، ردیابی موضوعات، نقد، تالیف، ترجمه، تبلیغ، تولید و ... موفقتر از عموم سازمانهاي رسمی عمل کردهاند
در حالی که همواره ناگزیر به منطبق ساختن عموم فعالیتهاي جزیی و کلّی خود با سازمانهاي رسمی بودهاند و در بسیاري موارد
ناگزیر به صبوري بزرگ براي نایل شدن کارشناسان سازمانهاي رسمی به مراتبی از اطلاعات و آگاهی و حتی تجربه و همواره نیز
از اظهار نظرها و ردّ و قبولهاي کارشناسان فرهنگی رسمی و حقوق بگیر بر خود لرزیدهاند. گاه این شبه پیش میآید که برخی از
سازمانها با فراموشی وظایف خود (دیدبانی، مدیریت، طراحی، هدایت، برنامهریزي، هماهنگی، و حمایت پیش دستانه و آگاهانه)
تنها موظّف به انجام امور جاري اداري، هزینۀ اعتبارات مصوّب و گاه مچگیري و کشف لغزشها هستند.. چه کسی میتواند نقش
شاعران، نویسندگان، فیلمسازان، محققان، طراحان، معماران، نقّادان، سخنرانان و ... را در ارائۀ تألیفات، تأسیس روشها، ایجاد نقاط
عطف، پایهگذاري سبک، ابداع، احیاء سنّتها و ابداع و خلاقیت در حوزههاي مختلف حیات فرهنگی و مادّي را انکار نماید. اینان
در زمان حیات خود همواره ناگزیر به تحمل ناملایمات، تجربۀ امواج متلاطم و رنج روزگار خود بودهاند. طیّ سالهاي گذشته و تا
به امروز، از سوي مقام معظّم رهبري به کرات دربارة موارد مهمّ فرهنگی اجتماعی کشور نظیر: مهندسی فرهنگی، جریان مهاجم
فرهنگی، ناتوي فرهنگی، پرسش از غرب و اتّخاذ موضع طلبکارانه و نفی خود باختگی، شناسایی فرقهها و مقابله با آنها به صراحت
جریانات مختلف فرهنگی، « استراتژي وهدایت عمومی » سخن به میان آمده است. ایشان، در واقع ضمن قبول مسئولیت تعیین
عهدهدار امر دیدبانی، دشمن شناسی موضوعشناسی و طراحی برنامه را نیز گشتهاند و حتی در بسیاري از موارد ریز که مربوط به
وظایف سازمانها نیز میشود ارائۀ طریق کردهاند. با اینهمه، بسیاري از امور مهم بر زمین مانده است. گویا حضرات مسئولان و
کارشناسان حوزة فرهنگی در وقت دیدار و شنیدن سخنان ایشان تنها به حظّ سمع و بصر اکتفا کرده و از مسئولیتها و مناصب به
نام و جاه و مزایاي قانونیاش دلخوش بودهاند. چه کسی دربارة نقد مصلحان دردمند و آزاده که میتواند ضامن صلاح و مصلحت
عموم مردم باشد تردید دارد؟ بیگمان سخن ناصح امین و پیراسته از تمنّاي مال و نام و جاه، همواره تلخ مینماید در حالی که
شیرینی بزرگ را در خود پوشیده دارد. از همین روست که ناصح امین همواره در حاشیه میماند. وظایف بسیاري از سازمانهاي
رسمی را اشخاص حقیقی و حقوقی بسیاري دردمندانه بر دوش گرفتهاند و ضمن تحمّل رنج و مرارت با شایستگی پیش میروند در
حالی که فقدان وابستگی تشکیلاتی، حزبی و دولتی آنان را از بسیاري امکانات و حتی ادوات اوّلیۀ مورد نیاز محروم ساخته است.
پوشیده نیست که برنامههاي جدّي فرهنگی در تمام جهان به اصطلاح پیشرفته باحمایت بنیادها و سازمانهاي رسمی پیش میرود. و
همگان بر این نکته واقفند که خدمات فرهنگی مؤثر همواره هزینه برند و نه درآمدزا. نگاهی گذرا به سابقۀ بسیاري از این اشخاص
نشان میدهد که آنان، در وقت مشاهدة نظام اداري غوطهور در کاغذبازي، باندبازي و قبیلهگرایی تنها براي عرضۀ خدمت و انجام
تکلیف در برابر خدا، رسول خدا، حجت خدا، انقلاب و شهیدان والامقام تن به دریاي متلاطم فعالیتهاي فرهنگی و اجتماعی
دادهاند و تبعات آن را نیز محضاً لله تاب میآورند. شناسایی این اشخاص، استماع کلام و خاستگاهشان و بالاخره حمایت از آنان
صفحه 8 از 59
براي بسط و اجراي آراء و اندیشهها از اهمّ وظایف مردان صاحب امضاء در نظام اسلامی و الهی است. مقابله با جریانات فرهنگی و
اجتماعی عنود، کینجو، حسود که به تمامی کیان فرهنگی و مادّي شیعهخانۀ امام زمان، علیهالسلام را به خطر افکندهاند در گرو
نکاتی است که مغفول مانده. از همین روست که سازمانهاي رسمی همواره افتان و خیزان و با گامهایی لرزان، واسپس خیل عظیم
مردم و مردان کارآمد و هوشیار پیش میروند. با شروع فصل پاییز، فصل مدرسه و دانشگاه و فعالیت علمی و فرهنگی جوانان،
ضرورت مطالعه و بازنگري وضعیت کمی و کیفی فعالیت سازمانهاي فرهنگی رسمی و مسئول، ضرورت تدوین استراتژي فرهنگی
و اصلاح روابط و مناسبات این سازمانها با سایر اشخاص حقیقی و حقوقی فعال و مؤثّر فرهنگی مردمی و تجدیدنظر در ملاكها و
معیارهاي گزینش مدیران فرهنگی به چشم میخورد. والسلام سردبیر
اسوة جهاد و پارسایی
یادبود آیتالله حاج شیخ علی مشکینی آیتالله مشکینی، یکی از مؤثرترین افراد در عرصههاي مختلف بود و رمز موفقیتش نیز تنها
در این بود که او پیش از اصلاح دیگران، به اصلاح خویش و تزکیۀ نفس خود پرداخت. از ویژگیهاي برجسته و ممتازش میتوان
به توجه جدّي به حدیث، و تعبّد و تعلق به اهل بیت(ع) اشاره کرد. اشاره: 28 مهر، همزمان است با گشایش اوّلین دورة مجلس
خبرگان، امّا، 28 مهر امسال، با سالهاي پیش تفاوت دارد. مردي که 25 سال از عمرش را به عنوان رئیس این مجلس، گذرانده
بود، دیگر امسال نه مسئولیتی دارد، نه حضوري. او رفت، امّا یادش هماره، زنده میماند. زندگینامه در سال 1300 هجري شمسی
فرزندي پا به عرصۀ حیات نهاد که او را به نام « فیض » در یکی از روستاهاي توابع بلوك مشکین در میان خانوادة متدیّن و اهل علم
نامیدند. پدر بزرگوارش اهل علم بود و در کسوت روحانیت به تحصیل علم، و رتق و فتق امور « علیاکبر » نامی فرزند سالار شهیدان
مردم میپرداخت. علیاکبر چهار سال از دوران کودکیاش را به همراه پدر، که در نجف اشرف مشغول تحصیل علوم دینی بود، در
این شهر گذراند و در همانجا نیز به مکتب رفت. پس از بازگشت به وطن، برخی از علوم دینی را نزد پدر فرا گرفت، امّا خیلی زود
از نعمت پدر محروم شد، لذا براي ادامۀ تحصیل به اردبیل و پس از آن به قم رفت. در قم، در مجلس درس و بحث آیتالله حجت
کوهکمرهاي، درس خارج آیتالله بروجردي و آیتالله محقق داماد حاضر شد و در نجف نیز از محضر عالمان و اساتید آن دیار
بهرهها بُرد و در درس خارج امام خمینی(ره) شرکت جدّي داشت. در میان سالهاي تحصیلش با فضلا و اساتید بسیاري، رابطۀ
دوستی داشت که براي نمونه میتوان به آیتالله جوادي آملی و آیتالله امینی اشاره کرد. تمام سالهاي حیاتش در حکومت
ستمشاهی پهلوي، صرف مبارزات جدّي شد که حاصل این مبارزات، تبعیدهاي مداوم به شهرهایی چون: قم، نجف، مشهد، کرمان،
ماهان، گلپایگان، اصفهان و کاشمر بود. امّا کسی که جهاد با ظلم پیشۀ اوست در تبعید هم، دست از مبارزه نمیکشد. او در همۀ
شهرستانها با سایر مبارزان در حدّ قدرتش همکاري داشت و پس از پیروزي انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی هم، دوشادوش سایر
رزمندگان در جبههها حضور یافت. او در سالهاي عمر شریفش، فعالیتهاي بسیاري را به انجام رسانده، چنانکه بسیاري از علما و
اساتید امروز، از شاگردانش هستند و در درسهاي وي حضور جدّي داشتند. علیاکبر فیض که بعدها به آیتالله علی مشکینی
معروف شد، دورة مقدمات و سطح را بارها تدریس کرده، سالها به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال داشت. همچنین درس
تفسیرش از دروس مشهور حوزة علمیۀ قم بوده است. او در زمانی که برخی این تصویر غلط را در میان مسلمانان شایع میکردند که
قرآن شیعیان متفاوت از قرآن اهل سنت است، در زمانی که قیمت خرید قرآن در خارج از کشور براي مسلمانان و علاقمندان به
اسلام بسیار بالا بود، به چاپ قرآن در تیراژ بالا، کیفیت مطلوب و قیمت بسیار پایین همّت گمارد، و چاپخانه و مؤسسۀ الهادي را
بدین منظور تأسیس کرد، که قرآنهاي گستردهیی از این رهگذر در خارج از کشور در اختیار تشنگان کلام وحی قرار گرفت.
آیتالله مشکینی، یکی از مؤثرترین افراد در عرصههاي مختلف بود و رمز موفقیتش نیز تنها در این بود که او پیش از اصلاح
صفحه 9 از 59
دیگران، به اصلاح خویش و تزکیۀ نفس خود پرداخت. از ویژگیهاي برجسته و ممتازش میتوان به توجه جدّي به حدیث، و تعبّد
تنها در خور « شوراي بازنگري قانون اساسی » و تعلق به اهل بیت(ع) اشاره کرد. 25 سال ریاست مجلس خبرگان رهبري و ریاست
این عالم فرزانه و مجاهد .« روایتی را براي شما نمیخوانم، مگر آنکه ابتدا خود به آن عمل کنم » : کسی است که همیشه میگفت
نستوه، پس از طیّ دوران نسبتاً طولانی بیماري در سنّ 86 سالگی دعوت حق را لبیک گفت. روحش شاد آثار آیتالله مشکینی،
همزمان با تحصیل، تدریس و نیز فعالیتهاي سیاسی و مسئولیتهاي مهم، هیچگاه قلم را بر زمین نگذاشت و آثار بسیاري تألیف
کرد که عمدة آنها در چهار بخش عمده: فقه و اصول، اخلاق و علوم قرآنی، قابل دستهبندي است. از میان آثار وي میتوان به
. موارد زیر اشاره کرد: 1. تفسیر سورة صاد، 2. تفسیر سورة آل عمران، 3. ترجمۀ فارسی کلّ قرآن، 4. اصطلاح الاصول، 5
. مصطلحات الفقه، 6. الرسائل الجدید، 7. حاشیۀ توضیحی بر کتاب مضاربه عروةالوثقی، 8. الفقه المأثور، 9. المنافع العامۀ، 10
واجب و حرام احکام الزامی، 11 . رسائل خمس، 12 . ازدواج در اسلام، 13 . بحث تکامل از نظر قرآن، 14 . زمین و آنچه در آن
رفتار و عمل او بیش از بیان شیرین و ...» : است، 15 . تقلید چیست؟، و ... از نگاه دیگران مقام معظم رهبري دربارة ایشان فرمودند
رسایش، دعوت کننده به ایمان و پارسایی، و حقطلبی و حقگویی بود. جایگاه رفیع او در نظام جمهوري اسلامی و ریاست مجلس
خبرگان رهبري از آغاز تشکیل این مجلس که نشانۀ حرمت و مکانت او در چشم نخبگان و علماي بزرگ و اساتید مبرّز روحانی
کشور است هرگز نتوانست در تواضع و فروتنی او، یا در زندگی زاهدانه و دامن پاك او کمترین خدشهاي وارد آورد. او جامع
علم و عمل و جهاد و زهد و تشخیص و سلوك صائب و مستقیم و بدون انحراف بود. فقدان این عالم ربّانی و این روحانی جلیل
آیتالله مشکینی بدون برخی مصلحت ورزيها بر حاکمیت » : القدر، ضایعهاي بزرگ است... آیتالله العظمی صافی گلپایگانی
آیتالله مشکینی در زهد و صفا و اخلاص ممتاز بود. او از » : آیتالله العظمی نوري همدانی .« احکام نورانی اسلام تأکید داشتند
مرضیه بیات .« آیتالله مشکینی فقیه و مجاهد و شخصیتی بی بدیل بود » : آیتالله العظمی مظاهري .« نخستین پیشتازان انقلاب بود
10 )؛ روزنامه /5/1386) 9)؛ روزنامه همشهري، شماره 4331 /5/1386) ، پینوشت ?: با استفاده از: روزنامه جامجم، شماره 2061
؛(9/5/1386) 10 )؛ روزنامه، رسالت، شمارة 6208 /5/1386) 11 )؛ روزنامه رسالت، شمارة 6209 /5/1386) خراسان، شمارة 16761
10 )؛ کتاب هفته، شمارة 734 /5/1386) 11 )؛ روزنامه خراسان، شمارة 16760 /5/1386) روزنامه جامجم، شماره 2063
(13/5/1386)
مهدویت از دیدگاه آیتاللهالعظمی بهجت
اهلبیت همه نور واحدند؛ لذا انسان به هر کدام متوسل شود از دیگري جواب میگیرد. البته مصالحی در کار است همچنانکه
حضرت رسول(ص) در پاسخ حاجات درخواست شده از ایشان، به حضرت امیر(ع) و آن حضرت به امام حسن(ع) تا امام زمان(ع)
نزدیکترین » حواله دادهاند. زیرا مجري امور در این زمان آن حضرت است؛ نه فقط به لحاظ ظاهري بلکه به لحاظ ولایت باطنی نیز
ائمه به ما حضرت حجت(عج) میباشد. محسن قنبریان اشاره: بیتردید حضرت آیتالله العظمی محمدتقی بهجت که از مفاخر زندة
تشیع است، براي بسیاري شناخته شدهاند. ایشان که شیخ الفقهاء این عصرند از بزرگان اهل عرفان عملی نیز به شمار میآیند.
شهادت بزرگان معرفت چون میرزا علی آقاي قاضی، امام خمینی، آیتالله بهاءالدینی و ... بر این مطلب صحّه نهاده و دهها نقل
کرامت عملًا ایشان را بین خاص و عام شهرة این مقامات نموده است. لکن سلوك خاصّ ایشان؛ کم حرفی و فقدان تألیفات موجب
شده که سخنانی از ایشان نقل و گاه به شکل گلچین چاپ شود که نوعاً فاقد نظمی منطقی و ارائۀ یک نظام منسجم به خواننده
میباشد. نبودن چنین تقدیر نظاممندي از فرمایشات ایشان منجر شده گاه شایعاتی پیرامون موضوعات مختلفی از جمله مسائل
پیرامون مهدویت در بین مردم رواج یابد و پس از مدتی انکار و تکذیب گردد. در این مقاله به دنبال دستهبندي و ارائه فرمایشات به
صفحه 10 از 59
ظاهر پراکندة معظمٌ له دربارة موضوع مهدویت هستیم. علیالقاعده منابع اصلی ما نیز همان کتابهایند لذا نمیتوان ادعا کرد
توانسته باشیم به همۀ ابعاد نظر ایشان دربارة این موضوع مهم دست یافته باشیم. اما اهمیت مطلب از یک سو، و اهمیت، ارجمندي و
وجاهت صاحبِ نظر از سوي دیگر ما را بر آن داشت تا همین اندك را هم دریغ نورزیم و آن را توشۀ راه نماییم. بدین منظور،
مطالب را در چهار بخش مرتبط به هم تقدیم میداریم. 1. وضعیت امام غائب(عج) آیتالله بهجهت چونان سایر عالمان شیعی، امام
2 دانسته، دربارة امام « ولیّ نعمتها و مجراي رساندن فیض به ما » ،1« آینهاي که تمام عالم را نشان میدهد » ، را بزرگترین آیت حق
اهلبیت همه نور واحدند؛ لذا انسان به هر کدام متوسل شود از دیگري جواب میگیرد. البته مصالحی در کار » : عصر(ع) میفرمایند
است همچنانکه حضرت رسول(ص) در پاسخ حاجات درخواست شده از ایشان، به حضرت امیر(ع) و آن حضرت به امام حسن(ع)
تا امام زمان(ع) حواله دادهاند. زیرا مجري امور در این زمان آن حضرت است؛ 3 نه فقط به لحاظ ظاهري بلکه به لحاظ ولایت باطنی
4 آیتالله بهجت به رغم اینکه آن حضرت را مالک کرة زمین و واسطۀ .« نزدیکترین ائمه به ما حضرت حجت(عج) میباشد » نیز
چه مصائبی بر امام زمان(عج) که مالک همۀ کرة زمین » : همۀ ارزاق و خیرات به ما دانسته اما دربارة وضعیت ایشان چنین میگوید
است و تمام امور به دست او انجام میگیرد وارد میشود، و آن حضرت در چه حالی است و ما در چه حالی؟ او در زندان است و
5 همچنین در جایی دیگر از دستبسته بودن امام سخن «. خوشی و راحتی ندارد و ما چقدر از این مطلب غافلایم و توجّهی نداریم
ما از غمخوار، هادي، حامی و ناصر خود قدردانی و شکرگزاري نمیکنیم و » . میگوید. و مثال او را مثال ناقۀ صالح میخوانند
6 پس به عکس آنچه برخی عوام تصور دارند، امام غائب، فارغ از ما، در نعمت و سرور و .« فعقروها » : واسطۀ خیر را پی میکنیم که
در باغی خوش آب و هوا منزل ندارد بلکه در صبري جانکاه روزگار میگذراند. حضرت غائب(عج) عجب صبري دارد با اینکه از
تمام آنچه که ما میدانیم و نمیدانیم اطلاع دارد و از همۀ امور و مشکلات و گرفتاريهاي ما باخبر است... 7. خدا عجب صبري به
ولیعصر(ع) داده که هزار سال است میبیند بر سر مسلمانان چه بلاهایی میآید و چه بلاهایی خود مسلمانان بر سر هم میآورند، و
2. وضعیت مأمومان در غیبت از نظر آیتالله بهجت، همه شیعیان فرزندان فاطمه(س)اند 9 اما این مأمومین همه را تحمل میکند. 8
امام غائب داراي دو وضعیتاند: وضعیت بالقوه آنها که همان داراییها و امکانات آنهاست. در کلمات ایشان دو چیز گنج و کنز
این همه ودایع، کتب، مخازن علم، » : عالی است: الف میراث علمی ائمه اطهار(ع) : ایشان در معرفی این گنجینۀ مهم میفرماید
روایات، و ادعیه در اختیار ما گذاشتهاند به گونهاي که اگر کسی بخواهد امامی را حاضر بیابد، یا صدایش را از نوار گوش دهد، یا
در خدمتش باشد تا مطالب آنان را استماع کند نه اینکه خود در محضر آنان صحبت کند بهتر از اینها را پیدا نمیکند. همه چیز
10 ب استمرار فیض امام(ع): گنج دیگر شیعیان، داشتن «. در دسترس ما است ولی حالمان مانند حال کسانی است که هیچ ندارند
امام حیّ و استمرار فیض او است که به لحاظ عملی هماکنون هم شیعیان میتوانند از او بهره ببرند. آیتالله بهجت در پاسخ به
چه کسی گفته از فیوضات آنان محرومایم؟ ما به » : سؤالی که از ایشان شده بود: چرا ما باید از عترت محروم باشیم؟ پاسخ دادند
منتها دنبال کردن و طلب میخواهد. در « نور الامام فی قلوب المؤمنین انور من الشمس المضیئه بالنهار » : اختیار محرومایم! همچنین
زمان غیبت هم عنایات و الطاف امام زمان(عج) نسبت به محبان و شیعیاناش زیاد دیده شده است باب لقاء و حضور کاملًا مسدود
11 در نظر ایشان اساساً امام(ع) از نظر ظالمان محجوب است نه «. نیست، بلکه اصل رؤیت جسمانی را هم نمیشود انکار کرد
اما کسانی که نه ظالماند، نه رفیق ظالم و نه با « المحجوب عن اعین الظالمین » : عارفان: حضرت از اعین الظالمین محجوب است
12 اما این وضعیت بالقوه شیعه و امکانات اوست. وضعیت بالفعل و موجود .« ظالمان معاشر، آن حضرت از دید آنان محجوب نیستند
مسلمانان زعیمی ندارند که در زیر لواء و پرچم او قرار گیرند زیرا سنّیان که اصلًا قائل » : مأمومین در نظر ایشان پست و ناچیز است
13 در واقع «! به زعیم و امام نیستند و شیعه هر چند اعتقاد به امام دارد ولی در عمل و وضعیت مانند سنّیان هستند و با آن فرقی ندارند
اگر امام زمان هم بیاید با او همان معامله را میکنیم که با آباي طاهرینش کردیم! » : یک تشیع اسمی است. از اینرو انذار میدهند
صفحه 11 از 59
آیا میشود امام زمان(ع) چهار صد میلیون [تعداد شیعیان] یاور داشته باشد و ظهور نکند؟ 14 اهل بیت عصمت و طهارت(ع)
بندگانی هستند که علم و صوابشان مُطَّرِد است یعنی با داشتن مقام عصمت، نه خطا میکنند و نه خطیئه و امام زمان(عج) عینالله
الناظرة و اذنه السامعه و لسانه الناطق و یده الباسطۀ (چشم بینا، گوش شنوا، زبان گویا و دست گشادة خداوند) است و از اقوال،
افعال، افکار و نیّات ما اطلاع دارد، مع ذلک گویا ما ائمه و به خصوص امام زمان(عج) را حاضر و ناظر نمیدانیم بلکه گویا مانند
15 یعنی با وجود در اختیار داشتن میراث علمی آنها مثل کسانی «. عامّه اصلًا زنده نمیدانیم و به کلّی از آن حضرت غافل هستیم
هستیم که هیچ ندارند و نسبت به فیوضات معنوي آنها نیز مثل کسانی هستیم که اصلًا امام را متولد شده نمیدانند! 3. اسباب غیبت
امیدوارم خداوند براي یک » : امام(ع) نکتۀ در خور توجّه در کلمات ایشان این است که ایشان چنین غیبتی را بیسابقه میدانند
مشت شیعۀ مظلوم، صاحبشان را برساند. زیرا در عالم چنین سابقهاي نداشته و ندارد که رئیس و رهبري از مریدان و لشکرش اینقدر
غیبت طولانی داشته باشد! چه باید گفت؟ معلوم نیست تا کی! در تمام امّتهاي گذشته غیبت مقدّر شده است ولی در هیچ امّتی
16 بر این اساس از آنچه گذشت میتوان حدس زد عامل اصلی غیبت نزد «. چنین غیبتی با وقت نامعلوم غیرمقدّر اتفاق نیفتاده است
ایشان چیست؟ آیت الله بهجت، اصلیترین مسبّب غیبت را خود مردم میبینند؛ گذشتگان به نوعی و موجودین به نوعی دیگر؛
سبب غیبت امام زمان(ع) خود ما هستیم زیرا دستمان به او نمیرسد وگرنه در میان ما بیاید و حاضر شود چه کسی او را میکشد؟ »
آیا جنّیان آن حضرت را میکشند یا قاتل او انسان است؟ ما از پیش در طول تاریخ ائمه امتحان خود را پس دادهایم که آیا از امام
17 ایشان از عدم قدردانی و شکرگذاري مردم نسبت به غمخوار، «!؟ تحفّظ و اطاعت میکنیم و یا اینکه او را به قتل میرسانیم
با وجود اعتقاد » : هادي، حامی و ناصر خویش، و حتی بدتر از آن اینکه برخی آلت دست دشمنان امام هم میشوند، گله میکنند
داشتن به رئیسی که عین الله الناظره است آیا میتوانیم از نظر الهی فرار کنیم و یا خود را پنهان کنیم؟ و هر کاري را که خواستیم
انجام دهیم؟! چه پاسخی خواهیم داد؟! همۀ ادوات و ابزار را از خود او میگیریم و به نفع دشمنان به کار میگیریم و آلت دست
4. اسباب ظهور امام(ع) آسیب اصلی در نظرگاه آیتالله بهجت، آسیب رابطۀ 18«! کفار و اجانب میشویم و به آنان کمک میکنیم
تا رابطۀ ما با ولیّ امر » : امام و مأموم است. از این رو راه حلّ محوري ایشان اصلاح این رابطه و تعمیق آن است. تصریح میکنند
اما قوي شدن این رابطه چگونه است؟ ایشان در اینباره رویکرد اخلاقی «. امام زمان(عج) قوي نشود کار ما درست نخواهد شد
قوت رابطۀ ما با ولیّ امر (عج) هم در اصلاح نفس است. آیا واقعاً تا خودمان را » : خویش را بیشتر آشکار کرده، ادامه میدهند
19 لذا اصلاح نفس، تحکیم ایمان و تطبیق عقیده و عمل بر عقیده و عمل امام(ع) در بیانات «؟ اصلاح نکنیم کار درست میشود
ما میخواهیم هر کاري دلمان میخواهد بکنیم؛ به نزدیکانمان به دوستانمان » . ایشان از درخشش و تأکید خاصی برخوردار است
هر کاري میخواهیم بکنیم اما دیگران، دشمنان حق ندارند به ما اسائهاي بکنند. ما اگر به راه بودیم و در راه میرفتیم چه کسی
امیرالمؤمنین(ع) را میکشت؟ چه کسی امام حسین(ع) را میکشت؟ چه کسی همین امام حیّ حاضر را که هزار سال است از
دیدهها غائب است مغلولالیدین (دست بسته) میکرد؟ 20 براي مؤمنان، تثبیت در دین و ایمان، ثبات قدم تا ظهور آن حضرت، از
21 این راه حلّ محوري از سوي ایشان مبتنی بر تحلیلی است که از وضعیت موجود شیعیان و «. ظهور آن حضرت مهمتر است
ما که قدرت دفاع در برابر قدرتهاي بزرگ دنیا را که براي ما با هم همدست شدهاند نداریم و نمیتوانیم به » . دشمنان دارد
صورت ظاهر با آنان بجنگیم. چرا دست از وظیفه خود برمیداریم؟! وظیفۀ فعلی ما با اینهمه ابتلائات و آتشهایی که براي نابودي
شیعه در ایران، عراق، لبنان، پاکستان، افغانستان و ... فروخته شده دعا و توسل به حضرت حجت(عج) و توصیۀ دیگران به
22 توسل و دعا که شاخصی براي بهسازي رابطه مأمومین و امام خویش است، در بیان آیتالله بهجت جایگاهی خاص و «. دعاست
ویژه دارد. اما نباید گمان کرد که تنها وظیفه در قبال ظهور را فقط دعا و استغاثه میدانند. ایشان براي تحقق راه حل محورياي که
اشاره شد هم راهکارهاي اجتماعی ارائه میکنند و هم راهکارهاي فردي. الف) راهکارهاي اجتماعی آیتالله بهجت از یک سو،
صفحه 12 از 59
بندگی و اطاعت را موجب تصحیح رابطه با امام و مسبّب همۀ کمالات دانسته، از سوي دیگر مانع جدي در این امر را اجانب و کفّار
میدانند: چه میشد به واسطۀ بندگی خدا، روابط ما با آن آقا (حجتبنالحسن(عج)) محفوظ میماند؟ دیگران نگذاشتند هر چند
ما هم مقصریم و نخواستیم اتصال میان ما و آن حضرت محفوظ باشد. 23 در دیدگاه ایشان اصلیترین نقشۀ کفار، ضربه زدن به آن
رابطۀ اصیل و دور کردن مسلمین از ثقلین است: ائمه ما(ع) دعاها را در اختیار ما گذاشتهاند تا ما را غرق در نور ببینند. انبیا آمدهاند
که ما را از دنیا و توجه به آن دور سازند ولی کفّار به ما میگویند: دین را کنار بگذارید تا ما به شما دنیا دهیم و وسایل راحتی
ظاهري نه راحتی درونی شما را فراهم کنیم! البته این سخن هم دروغ است، زیرا اگر آنان براي ما راحتی دنیا را میخواهند پس
چرا این همه بر سر تسلّط بر ما، با هم نزاع دارند. نقشۀ کفار این بوده و هست که قرآن را از دست مسلمانان بگیرند و روحانیت را از
منابع دینی و معنویات و سرچشمههاي معارف یعنی قرآن و سنت جدا سازند، تا این دو سلاح مهم از دست مسلمانان خارج
گردد و راه تسلط آنان بر بلاد و ثروتهاي مسلمانان باز شود. ولو به اینکه کسانی را در رأس قرار دهند که طبق مرام آنان کتاب و
سنت را توجیه کنند و دیگران نابود، منزوي یا کشته شوند: اي کاش میدیدیم که گرگها به ما هجوم آوردهاند و ما را
میخورند! 24 در پی این درك خاص است که راهکار اصلی اجتماعی ایشان براي تأمین آن مقصود، توصیه به عدم اختلاط با کفار
است؛ هم اختلاط سیاسی اقتصادي و هم اختلاط فرهنگی فکري. در ادامه سخن پیشین ایشان بیان مینماید: با این وضع چه باید
کرد؟ هر چه به ما فرمودند: لا تتخذوا الکافرین اولیاء (کافران را به عنوان دوست و سرپرست خود نگیرید). گوش نکردیم! حالا با
این اوضاع و گرفتاري و بلاها که بر سر ما مسلمانان میآید چه باید بکنیم؟ اگر تکلیف خود را بدانیم که چه باید بکنیم و به آنچه
فهمیدیم عمل بکنیم از جهت علم به وظیفه فرداي قیامت راحتایم. 25 اختلاط ما با کفار آخرش به همین جا میکشد؛ یعنی ابتدا از
مسلمانان پذیرایی میکنند، به آنان احترام میگذارند، آنان را به بلاد خود دعوت میکنند و در تجارت و معاملات بازرگانی خود
داخل میکنند، وقتی رؤسا و سیاستمداران مسلمان مست پول و غیر پول شدند مسلمانان حاضر میشوند امتیازاتی بدهند تا آنان بر
بلاد اسلامی حکومت کنند. بدین ترتیب اختلاط با کفار، تسلط و حکومت آنها را بر مسلمانان آسانتر میسازد. آیا اگر مثلًا کفار
بر نفت ایران حکومت کردند، میشود که نتوانند بر ایران و ملت ایران حکومت کنند؟ و مالک الرّقاب ممالک اسلامی و مسلمانان
نشوند؟ 26 در این بیانات مشکل اصلی صدمه زننده به رابطۀ قوي با امام زمان(ع)، غربزدگی مسلمانان دانسته شده است. لذا این
مرجع عالیقدر شیعه، غیر از منع سیاستهایی که به حاکمیت سیاسی غرب بر مسلمین بینجامد به راهکارهایی اشاره میفرمایند که
شیعیان را از تهاجم فرهنگی غرب و جدا شدن آنها از امام خویش نجات دهد: 1. هجرت و ایجاد برادري ایمانی دربارة هجرت
چنین میفرمایند: ممکن است کسی در بلاد کفر سکونت داشته باشد ولی ایمان و اعتقادش بر خلاف حکومتهاي بیدین و یا بی
عقل باشد و با این حال منتظر فرج باشد. ولی اگر کسی بخواهد عبادت کند و به خدا ایمان داشته باشد، یا ایمانش محفوظ بماند
این امر متوقف بر نقل مکان و انتقال محل سکونت، از آن بلاد به بلاد اهل ایمان است [و در صورتی که] منتقل شدن از آنجا براي
او ممکن باشد، باید براي حفظ دین و ایمان خود و اهل بیت خود به بلاد اهل ایمان مهاجرت کند، وگرنه به خود و اهل خود ظلم
نموده، مقصّر خواهد بود. 27 در کنار دستور هجرت به بلاد مؤمنین، از اهل ایمان هم میخواهد، با هم کمال برادري و همدردي را
داشته باشند: چقدر رحمت خداوند شامل حال کسانی است که براي رفع این همه ابتلائات و بلاهایی که براي مسلمانان و اهل
ایمان وارد میشود بیتفاوت نباشند و گریه و تضرع و ابتهال کنند! اگر مسلمانی در چین مبتلا شود ابتلاي او ابتلاي ماست و ما باید
خود را مثل او گرفتار بدانیم! 28 ایجاد این همدلی و دلسوزي اثرات بسیار دارد. ایشان در یک تحلیل عرفانی روانشناختی، نبود این
علامت بین مؤمنان را مذمت میکند. با اینکه اندوه و شادي مؤمن به دیگران سرایت میکند چرا ما با این همه بلاها و مصایب که
بر اهل ایمان وارد میگردد بیتفاوت هستیم؟ یا ما ایمان نداریم، یا قلبها قسی شده است! در روایت است که ظهور قائم آل
2. مصونیّتسازي فرهنگی هجرت از بلاد کفر یک انتقال خواهد بود. 29 « بعد قسوة القلوب؛ پس از قساوت دلها » ( محمّد(ص
صفحه 13 از 59
فیزیکی از مناسبات جاهلی است و هجرتی از غرب جغرافیایی است اما آنچه از بدعتها و بیدینیها که در تمام عالم پراکنده شده
و به دار اهل ایمان هم راه یافته است را طور دیگر باید سدّ کرد تا بتوان به بهبود رابطۀ ایمانی و بندگی و تصحیح رابطه با امام
خویش اقدام نمود. حضرت آیتالله بهجت در این باره نیز دو دستور شاخص دارند: اول، طی طریق سلف: گویا ائمۀ ما(ع) این
تمسّ کوا » مطلب را اتمام حجت کردهاند، لذا فرمودهاند: براي فرج بسیار دعا کنید. البته نه اینکه لقلقۀ زبان باشد. و نیز فرمودهاند
یعنی در وقایع و رویدادهاي تازه، آنگونه که در گذشته، عمل میکردید عمل کنید. « بالأمر الأوّل؛ به راه و رسم نخست عمل کنید
دوم، احتیاط و توقف: ائمه ما به ما یاد دادهاند که به یقینیات عمل کنیم و هر جا یقین نداشتیم توقف و احتیاط کنیم. 30 ولی از
ایشان سؤال شد: از حضرت رسول(ص) دربارة آخرالزمان و فتنههاي آن نقل شده که فرمودهاند: تشخیص تکلیف در آن زمان
مشکل است پس چه باید کرد؟ پاسخ فرمودند: اگر به دست آوردن تکلیف مشکل باشد، احتیاط کردن که مشکل نیست! باید
توقف کرد و احتیاط. براي ما اتمام حجت شده است. 31 و در جاي دیگر بیانی دارند: پس در فتنههاي آخرالزمان که مانند پارههاي
شب تاریک است، شایسته است احتیاط و توقف نمودن تا راه حق روشن شود و همگان توان احتیاط را دارند و آن سلاح عمدة
اهل ایمان است. و تنها کسی نجات مییابد که در ایمان خود استوار بوده، براي تعجیل فرج دعا کند و در اعتقاد به تمام عقاید حقّ
ملتزم و استوار باشد. 32 واضح است نهادینه شدن این دستور در میان مؤمنین، از اختلاط فرهنگی با اجانب و به تعبیر ایشان از هم
جنسی و هم شکلی که زمینهساز تسلط سیاسی آنهاست جلوگیري میکند. چه بسیار از مشهورات زمانه که مشمول این اصل
میشود و چه بسیار رفتارها و صناعات و ... که تجنّب یا توقّف در آنها به صلاح ایمان و ولایت شیعیان است. ایشان به طور کلی در
ما نباید در امور اجتماعی به دیگران نگاه کنیم و از این و آن پیروي » : اینگونه امور اجتماعی با نگاهی خاصّ نگریسته، میگویند
کنیم زیرا افراد معصوم نیستند، هر چند بزرگ و بزرگوار باشند، بلکه باید نگاه کنیم و ببینیم اگر خودمان تنها بودیم و دیگران
نبودند، آیا انجام میدادیم یا نه؟ نباید به دیگران کار داشته باشیم! ما نباید خود را با اهل سنت قیاس کنیم! ما باید رضا و میل امام
زمان(عج) را در کارها به دست آوریم، چه در مصرف سهم امام(ع) و چه در کارهاي اجتماعی. 33 اهمیت راهکارهاي اجتماعی
براي حفظ از گزند کفار اینقدر زیاد است که ایشان گرد هم نشستن شیعه و سنّی براي چاره اندیشی را لازم میداند: بنابراین آیا
حال که همۀ مسلمانان چه شیعه و چه سنی اعتقاداً یا عملًا زعیم ندارند نباید در کنار هم بنشینند و چارهاندیشی کنند؟ آیا نباید
محافظت و مواظبت کنیم؟! آیا نباید بنشینیم و راه محافظه را پیدا کنیم که چگونه از دست دشمن در امان باشیم تا دین و دنیا و
مذهب ما محفوظ بماند؟ 34 ایشان توسّلات و عزاداريها و زیارات را ظرف الصاق و اتصال به امام و از اینرو مورد تهاجم کفّار
معرفی مینماید: این توسّلات، عزاداريها، سوگواريها، زیارت قبور اهل بیت(ع)، علامت آن است که اهل ایمان به آنان اتّصال و
الصاق دارند و هنوز از آنان منحرف نشدهاند، لذا کفار و دست نشاندههاي آنان دستور داشتند که بین مسلمانان و قرآن تا چه
برسد به مساجد و تکایا و مجالس عزا و روضه خوانی جدایی بیندازند، زیرا همۀ آنها ضد خواستههاي سلاطین جور بودند لذا
فرمان تخریب قبور یا تعطیلی مجالس روضهخوانی را دادند. 35 ب) راهکارهاي فردي نمیتوان کتمان کرد که دیدگاه آیتالله
العظمی بهجت بیش از آنکه از ایشان چهرة یک مصلح اجتماعی نشان دهد، سیماي یک عالم اخلاق را به نمایش میگذارد که به
حوزة اجتماع، سیاست و فرهنگ هم نظر دارد لکن با رویکردي اخلاقی؛ لذا توصیههاي اجتماعی او نیز رنگ و بوي اخلاقی دارد.
در راهکارهاي فردي، این شخصیت با این رویکرد آشکارتر میشود. ایشان مشکل اصلی را در ضعف رابطۀ مأمومان با امام خویش
در حوزة علم و عمل (عقیده و ایمان، و رفتار) میدید لذا محور دعوت او بر اصلاح خویش بود. در پاسخ به این پرسش که: ایشان
چگونه ارتباط خود را با اهلبیت، به ویژه صاحبالزمان(عج) تقویت کنیم؟ چنین پاسخ دادهاند: اطاعت و فرمان برداري از خداوند،
بعد از شناخت او، موجب محبتّ به او میشود و همچنین موجب محبت کسانی که خداوند آنها را دوست میدارد؛ که عبارتند از
انبیا و اوصیا که محبوبترین آنها به خداوند حضرت محمدو آل او(ع) میباشند و نزدیکترین آنها به ما صاحبالعصر(عج)
صفحه 14 از 59
میباشد. 36 واضح است عبادات و به خصوص ادعیه و توسلات در تقویت این رابطه نقشی جدي دارد از این رو ایشان حتی در قبال
اللّهمّ اشغل » فتنۀ تهاجم آمریکا به افغانستان هم فرمودند: در این فتنههاي اخیر، مخصوصاً فتنۀ جنگ آمریکا در افغانستان باید
را زیاد خواند. ظالمان به بهانههاي بیهوده و دروغ و به هر بهانهاي میخواهند مسلمانان را از بین ببرند. باید به «... الظّالمین بالظّالمین
حضرت ولی عصر(ع) توسل کرد و درخواست کرد که این فتنهها به خود ظالمان برگردد. 37 سفارش به دعا و تضرع، به خصوص
دعاي فرج یا تثبیت ایمان، زیاد در کلمات ایشان به چشم میخورد. البته نکتۀ قابل توجه در اینباره این است که، معظمله اولًا توبه
را شرط دعا دانسته و ثانیاً توبه هر چیز را به حسب حال آن چیز متمایز میدانند و از اینجا هم نقبی به گناهان اجتماعی زده
میفرمایند: اصلاح فعلی ما در چیست؟ به بازگشت و توبه از کارهایی که خودمان میدانیم در داخل یا خارج انجام میدهیم. در
الهی عظم البلاء و برح » خلوتمان با خدا، در تضرعاتمان و توبهمان، در نمازهایمان و عباداتمان دعاها خصوصاً دعاي شریف
را بخوانیم و از خدا بخواهیم صاحب کار را برساند، و با او باشیم. 38 وظیفۀ فعلی ما با این همه ابتلائات و آتشهایی که « الخفاء
براي نابودي شیعه در ایران، عراق، لبنان، پاکستان، افغانستان و ... افروخته شده، دعا و توسل به حضرت حجت(عج) و توصیۀ
دیگران به دعا است. دعاي خود حضرت را براي حضرت بخوانیم و دعاي تائب کنیم. البته توبۀ هر چیزي به حسب خود آن چیز
است. 39 دقیقاً همین نکته که، توبۀ هر چیز به حسب آن چیز است، از بطن دعا و تضرع، فعالیت و اقدام به جبران را نیز بیرون
میآورد و دیدگاه ایشان را از خانهنشینی صرف و دعا کردن تنها پالایش مینماید. ایشان در فرازي پس از تأکید بر همین نکته
میافزاید: عواقب گناهان اجتماعی که موجب تغییرات در جامعه، اختلال نظام و انحلال آن، یا تحریم حال و ترك واجب، یا
مصادرة اموال، هتک حرمت، قتل نفوس زکیه، ریختن خون مسلمانان، حکم به ناحق و ... میشود چگونه خواهد بود؟ 40 میبینید از
توبۀ مناسب حال به گناهان اجتماعیاي چون: تغییر جامعۀ ایمانی و اختلال نظام اسلام یا انحلال آن، که نکاتی بسیار حائز اهمیت
است توجه میدهد. عدم احتیاط و توجه به طریق سلف، گاه موجب میشود بدعتهایی همهگیر و مناسباتی غلط بر مسلمین حاکم
شود که توبه و رهایی از آنها شرط پذیرش دعاست و تخلص از آنها بدون فعالیت اجتماعی سودمند و مغایر با آنها ممکن نیست.
آن » : نکتۀ دیگري که در اینباره در خور توجه است. کمیت این دعاهاست که باز نوعی همکاري و تعاون را طلب مینماید
حضرت فرمودهاند: براي تعجیل فرج من زیاد دعا کنید. خدا میداند تعداد این دعاها باید چقدر باشد تا مصحلت ظهور فراهم
آید. 41 دعاي مقرون به، عمل به واجبات و ترك محرمات است که موجب تثبیت ایمان و تصحیح رابطه با امام میگردد: تنها انتظار
فرج کافی نیست. تهیّأً بلکه طاعت و بندگی نیز لازم است. مخصوصاً با توجه به قضایایی که پیش از ظهور امام زمان(عج) واقع
خدا میداند که به واسطۀ ضعف ایمان بر سر افراد چه «. ملئت ظلماً و جوراً؛ زمین از ظم و ستم لبریز میشود » میشود به حدي که
میآید! 42 ایشان به رغم آنکه باب لقا و حضور را مسدود ندانسته، حتی رؤیت جسمانی امام(ع) را نیز ممکن میدانند لکن اشتغال
به این وظایف را برتر از تشرّف معرفی میفرمایند: لازم نیست انسان در پی این باشد که به خدمت حضرت ولیعصر(ع) تشرف
حاصل کند بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز سپس توسل به ائمه بهتر از تشرّف باشد. زیرا هر کجا که باشیم آن حضرت میبیند و
میشنود و عبادت در زمان غیبت افضل از عبادت در زمان حضور است. زیارت هر کدام از ائمه اطهار(ع) مانند زیارت خود
حضرت حجت است. 43 ماهنامه موعود شماره 80 پینوشتها: 1. رخشاد، محمدحسین، 600 نکته در محضر آیتالله العظمی
.6 . 5. رخشاد، همان، ص 188 . 4. ساعی، سید مهدي، به سوي محبوب، 55 . 3. همان، ص 174 . 2. همان، ص 1 . بهجت، ص 8
12 . دلاور، مسعود، . 11 . همان، ص 247 . 10 . همان، ص 78 . 9. همان، ص 2 . 8. همان، 104 . 7. همان، ص 210 . همان، ص 1
. 14 . رخشاد، همان، ص 1 . 13 . امیدیان، محمدتقی، امام زمان(ع) در کلام آیتالله بهجت، ص 56 . فیضی وراي سکوت، ص 30
20 . همان، ص . 19 . دلاور، همان، ص 61 . 18 . امیدیان، همان، ص 37 . 17 . همان، ص 91 . 16 . همان، ص 173 . 15 . همان، ص 2
.27 . 25 . همان. 26 . همان، ص 32 . 24 . همان، ص 189 . 23 . همان، ص 305 . 22 . همان، ص 290 . 21 . رخشاد، همان، ص 366 .61
صفحه 15 از 59
33 . همان، . 32 . همان، ص 144 . 31 . همان، ص 143 . 30 . همان، ص 23 . 29 . همان، ص 211 . 28 . همان، ص 187 . همان، ص 120
.38 . 37 . دلاور، همان، ص 239 . 36 . ساعی، همان، ص 55 . 35 . رخشاد، همان، ص 363 . 34 . امیدیان، همان، ص 56 . ص 101
. 42 . همان، ص 119 . 41 . رخشاد، همان، ص 118 . 40 . امیدیان، همان، ص 36 . 39 . رخشاد، همان، نکته ص 290 . همان، ص 68
. 43 . همان، ص 119
قرآن و عترت(ع)
علامه سید محمد حسن میر جهانی(ره) امروز در روي زمین، کسی که مانند پیغمبر اکرم(ص) و امامان پیشین(ع) آگاه و عالم به
همۀ علوم قرآن باشد، غیر از امام عصر صلوات الله علیه وجود ندارد و بعد از این نیز تا روز قیامت کسی نخواهد بود. این خاندان،
راسخان در علماند. پس اگر تفسیر قرآن از غیر راه اهلبیت (ع) باشد، باطل و مردود است. بعضی از امور، در زمرة محکات (امور
تردید ناپذیر) قرآن و سنت خاتم پیامبران(ص) شمرده میشود، در حالیکه ممکن است غبار زمان و نسیان بر آن نشسته باشد؛ مانند
فرمودة رسول خدا(ص) در حدیث گرانسنگ ثقلین که عالمان هر دو مذهب عامه و شیعه آن را به طور اجماع قطعی الصدور
میدانند. آن حضرت در حدیث ثقلین بیان فرمودند: إنّی تاركٌ فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی أهل بیتی ما إن تمسّکتم بهما لن
تضلّوا و لن تزلّوا. من در میان شما دو چیز سنگین گرانبها را به جا میگذارم؛ کتاب خدا و عترت اهل بیت ام. مادامی که به آن
دو چنگ بزنید، هرگز گمراه نخواهید شد و هرگز نخواهید لغزید. این روایت شریف، از جمله روایات متواتر است و فراتر از یکصد
روایت در کتابهاي معتبر شیعه و سنی با همان مضمون بیان شده است و بیشتر آنها نیز تواتر لفظی دارند. 1براي آگاهی بیشتر از این
مطلب میتوان به کتاب احقاق الحق علامه نورالله شوشتري، عبقات الانوار علامه میرحامد حسین هندي، و الغدیر علامه حاج شیخ
عبدالحسین امینی(ره) رجوع نمود. پس از درك مسلم و متواتر بودن حدیث ثقلین، لازم است به چند نکتۀ مهم که از آن اتخاذ
میشود، توجّه شود: اول، قرآن و عترت، مورد وصیت پیامبرند، و آن حضرت(ص) کاملاً به آنها نظر داشته است. دوم، عترت و
در شأن ایشان نازل شده، دلیل بر عصمت « آیۀ تطهیر » قرآن توأم با هم هستند. سوم، مراد از عترت، اهل بیت پیامبر(ص) هستند. که
و طهارت آنهاست. چهارم، تمسک به عترت(ع) موجب هدایت و رستگاري و سبب منحرف نشدن از راه حق و نلغزیدن همیشگی
است. و راه نجات، انحصاراً در تمسک به ایشان و پیروي از اوامر و نواهییشان میباشد. به گواهی روایات معتبر رسیده از رسول
اکرم(ص) مراد از اهل بیت(ع)، وجود مبارك امیرالمؤمنین، حضرت صدیقۀ کبري فاطمۀ زهرا حضرت امام حسن و حضرت امام
حسین و نه نفر از اولاد امام حسین(ع اند. جز این حضرات(ع) احدي عالم به همۀ علوم و حقایق قرآن و سنت پیغمبر نیست. همۀ
علوم قرآن، پس از پیغمبر(ص) نزد عترت بوده، بیان آن نیز با خود آنان است. به این دلیل است که قرآن مجید به تنهایی و بدون
بیان پیامبر و امام منصوب از جانب خدا و منصوص از پیامبر، براي هدایت بشر کافی نیست. پیغمبر و اماماند که راهنماي به سوي
قرآن هستند و هر چه میفرمایند، از قرآن خارج نیست. و قرآن نیز راهنماي به سوي ایشان است. امام صادق(ع) در تفسیر آیۀ
شریفۀ: إنّ هذا القرآن یهدي للّتی هی أقوم. 2 قطعاً این قرآن به [آیینی] که خود پایدارتر است، راه مینماید. فرمودند: یعنی این
قرآن به سوي امام راهنمایی میکند. 3 همچنین از امام باقر(ع) در تفسیر همین آیه روایت شده است که فرمودند: [قرآن] به سوي
ولایت راهنمایی میکند. 4 همچنین از حضرت سجاد(ع) روایت شده است که فرمودند: هیچ امامی از ما نیست جز آنکه معصوم
است و عصمت در ظاهر خلقت شناخته نمیشود. از این جهت است که امام، باید منصوص باشد. پرسیده شد، معصوم یعنی چه؟
امام(ع) فرموند: معصوم کسی است که به ریسمان خدا که همان قرآن است، چنگ زده باشد و قرآن، امام را راهنمایی میکند، این
5 بنابراین مضمون حدیث ثقلین، وجوب .« قرآن، هدایت میکند آن را که استقامتش زیادتر است » : معناي فرمودة خداوند است که
عصمت عترت است، اما بیشتر مردم این معنا را نمیدانند. دلیل آن نیز این است که پیامبر اکرم(ص) فرمودند، کسی که متمسّک به
صفحه 16 از 59
ایشان شود، هرگز گمراه نمیشود و نمیلغزد. پس هیچ شکی نیست که شخصی که به او چنگ میزنند، باید معصوم واقعی باشد؛
زیرا غیر معصوم مبرّاي از خطا نیست، بلکه امکان دارد خطاي عمدي نیز مرتکب شود، و کسی را که به او چنگ زده، به گمراهی
بیندازد. بنابراین حدیث، علاوه بر آیۀ تطهیر، نیز عصمت ایشان ثابت و متیقّن میباشد. ما به عنوان مثال، در این جا نمونهاي را بیان
به من خبر ده، این » : میکنیم: امیر مؤمنان(ع) در احتجاج مقابل شخصی از صحابه، دربارة حضرت فاطمه زهرا(س) به او فرمودند
قول خداوند متعال: إنّما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیراً؛ 6 دربارة چه کسانی نازل شده؛ آیا این آیه در
اي فلان، اگر شاهدانی علیه فاطمه دختر » : وي گفت: در شأن و حقّ شما نازل شده است. امام(ع) فرمودند «؟ شأن ماست یا دیگران
گفت: بر او [حضرت فاطمه(س)] حدّ جاري «؟ رسول خدا(ص) [نزد تو بیایند] به فاحشهاي شهادت دهند، تو چه خواهی کرد
در این صورت، نزد » : میکنم، همچنان که بر سایر زنهایی که این عمل را میکنند، جاري میکنم. پس امیر مؤمنان(ع) فرمودند
گفت: براي چه؟ امام(ع) فرمودند: براي اینکه شهادت خدا را در حقّ او ردّ کردي. خدا به طهارت او شهادت « خدا از کفار هستی
7 امام، در بردارندة علوم قرآن دوازده امام معصوم(ع) که خلفاي خدا و «. داده ولی تو به ضرر او، شهادت مردم را قبول کردي
حجتهاي او بر مخلوقات، و جانشینان رسول خدا(ص) هستند به تمام معنی پس از آن حضرت عالم به قرآن میباشند. قرآن از
هر جهت، بزرگترین آیه و نشانه از میان آیات و نشانههاي خداوند است که از جانب او بر رسولش نازل شده و معجزة جاوید
خاتم پیامبران تا روز قیامت میباشد. این کتاب، معانی همۀ آنچه را در عالم هستی است، در بر دارد. این در برداشتن از جهات
مختلف، از جمله: تنزیل، تأویل ظاهري، ظاهرِ ظاهر تا هفت بطن و هفتاد بطن، و باطن، باطنِ باطن تا هفت بطن و هفتاد بطن؛
همچنین معانیاي که بر مطابقت، یا تضمّن، یا التزام، تصریح، اشاره، رمز، منطوق، مفهوم، عموم و خصوص، کلمات، حروف، عدد،
حقیقت، حقیقتِ حقیقت و جهات غیر اینها میباشد، که فراتر از شمارش است. همانند کتاب تکوینی که عبارت از کلیۀ عالم امکان
که داراي اطوار، اکوار، ادوار و انواع مخلوقات و اجزا میباشد. نظیر: علوي و علویات، سفلی و سفلیات، ممکنات و مکوّنات،
زمانیّات و مکانیات، جواهر و اعراض و مجردات و مادیات که آن نیز از حدّ شماره بیرون است. از همین رو خداوند متعال در
وصف قرآن فرموده است: ... تبیاناً لکلّ شیءٍ؛ 8 در آن بیان هر چیزي هست. و در آیۀ دیگري فرموده است: ما فرّطنا فی الکتاب من
شیءٍ؛ 9 در آن کتاب چیزي را فرو گذار نکردهایم. یا در جاي دیگر: فیه هديً و رحمۀً؛ 10 هدایت و رحمت براي هر چیزي در آن
است. و: ... تفصیل کلّ شیءٍ؛ 11 تفصیل هر چیزي [در آن است]. پس همان گونه که میان اجزاي کتاب تکوینی عالم، نسبت و
ارتباطی در نظم و ترتیب وجود دارد که آن را اجمالًا و بر اساس اختلاف سطح عقلهاي ناقص (بشر) میتوان درك کرد، در میان
کتاب تدوینی (قرآن) و کلیات و جزئیات متنوع آن نیز بر حسب استعداد و اهلیت داشتن انسانها اختلاف است. اما انسانهاي
عادي، هر چند داراي عقل سلیم و معلومات زیادي هم باشند، هرگز نمیتوانند به عمق آن پی ببرند و آن را به نحو تمام و کمال با
حاقّ واقع دریابند. جز راسخان در علم که داراي عقول کامل بوده و خداوند متعال، ایشان را بر آفرینش آسمانها و زمین و
برنفسهاي ایشان گواه گرفته است. راسخان در علم، همان چهارده معصوم پاك و طاهر محمد، علی، فاطمه و یازده امام و حجج
دیگر از ذریّۀ پاك و پاکیزة آنان هستند. بجو از آل احمد رمز قرآن که نازل شد همه در بیت ایشان نداند خارجی کو چیست در
بیت که اهل البیت أدرایند بالبیت اهل خانه از آنچه درون آن است آگاهترند. اگر چنین کتاب مبین (روشن)اي، روشنگر نداشته
باشد، عقلهاي ناقص حتی در کاملترین صورت نمیتوانند آن را مورد استفاده قرار دهند. به علاوه، فرو فرستادن چنین کتابی
که براي هدایت و راهنمایی بشر است؛ بدون مبیّن، العیاذ بالله نسبت دادن کار بیهوده به خداوند علیم و حکیم است. حال آنکه
در این کتاب فرموده است: و ما خلقنا السّموات و الأرض و ما بینهما لاعبین. 12 آسمانها و زمین، و آنچه را که میان آن دو است،
از روي بازي سرگرمی نیافریدیم. بنابراین اولین مبیّن قرآن، کسی است که خدا قرآن را براي او نازل فرموده، به او تعلیم داده تا به
دیگران آموزش دهد و بیان آن را به عهدة او نهاده است. چنانکه میفرماید: الرحمن? علّمالقرآن ? خلق الإنسان? علّمه البیان. 13
صفحه 17 از 59
خداوند بخشایشگر? قرآن را تعلیم فرمود ? انسان را آفرید ? بیان را بدو آموخت. مراد از انسان در این آیه، انسان کامل وجود
مقدس خاتم الانبیا(ص) است که خداوند، بیان قرآن را به ایشان تعلیم داده تا به مفاد آیۀ: و یعلّمهم الکتاب و الحکمۀ. 14 و به
آنها کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد. آن را به بندگان بیاموزد و راه هدایت را به ایشان نشان دهد، و پس از آن به فرمان خدا،
همۀ علوم و حقایق آن را به وصّی خود امیرالمؤمنین(ع) به وراثت بسپارد. و خداوند متعال در این کتاب شریف آن حضرت را به
ستوده است. سپس امیرمؤمنان(ع) آن علم را به امام پس از خود و « من عنده علم الکتاب؛ کسی که علم کتاب نزد اوست » شرافت
یکی بعد از دیگري تا به وجود مبارك امام دوازدهم، حضرت بقیۀالله ارواحنا فداه سپرده است. امروز در روي زمین، کسی که
مانند پیغمبر اکرم(ص) و امامان پیشین(ع) آگاه و عالم به همۀ علوم قرآن باشد، غیر از امام عصر صلوات الله علیه وجود ندارد و
بعد از این نیز تا روز قیامت کسی نخواهد بود. این خاندان، راسخان در علماند. پس اگر تفسیر قرآن از غیر راه اهلبیت (ع) باشد،
. باطل و مردود است. ماهنامه موعود شماره 80 پینوشتها ?: برگرفته از: ولایت کلیه. صص 104 98 ، با بازنویسی و تلخیص. 1
علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 6، ص 787 (چاپ امین الضرب)، همچنین کتاب طرائف سیدبن طاووس و دیگر کتب شیعه و از
کتب عامه چند روایت در صحیح مسلم و مسند احمد بن حنبل و صحیح ترمذي و جامعالاصول و صیح مسلم و سنن ترمذي و سنن
. 4. همان. 5. همان. 6 . 3. تفسیر صافی، ج 3، ص 180 . دارمی و خصائص نسایی و مستدرك حاکم و ... 2. سورة اسرا ( 17 )، آیۀ 9
10 . سورة . 9. سورة انعام ( 6)، آیۀ 38 . 8. سورة نحل ( 16 )، آیۀ 89 . 7. طبرسی، احتجاج، ج 1، ص 238 . سورة احزاب ( 33 )، آیۀ 33
14 . سورة . 13 . سورة رحمن ( 55 )، آیات 4 1 . 12 . سورة انبیاء ( 21 )، آیۀ 16 . 11 . سورة یوسف ( 12 )، آیۀ 111 . نحل ( 16 )، آیۀ 64
. بقره ( 2)، آیۀ 129 ؛ سورة آل عمران ( 3)، آیۀ 163 ؛ سورة جمعه ( 62 )، آیۀ 2
مشترکات قرآن و حجّت زمان(ع)
قرآن چراغی است پرتوافکن که ابداً خاموش نمیشود و تا دنیا برقرار است مردم از هدایت او منقطع نشده، از پرتو آن کسب نور
خواهند کرد. همین ملاك در وجود نازنین پیامبر اکرم(ص) و اوصیاي گرامی او نیز بنا به آیۀ مبارکۀ: إنّا أرسلناك شاهداً ... و
سراجاً منیراً. موجود است. عبدالحسن ترکی اشاره: قرآن کریم و امام معصوم دو چهره یک واقعیّت و دو ظهور یک حقیقتاند که
تفکیک و جدایی آنها از هم فرض صحیحی ندارد؛ نه قرآن بدون امام، قرآن حقیقی است و نه امام بدون قرآن، امام واقعی است.
یعنی انسان کامل، قرآن ممثل است و قرآن کریم، انسان کامل مدوّن. امام، قرآن عینی است و قرآن، امام علمی. امام، قرآن ناطق
است و قرآن، امام صامت. امام، صراط عینی است و قرآن، صراط علمی. به همین خاطر این دو از یک سلسله صفات مشترك
برخوردار هستند. 1 خداي سبحان، قرآن کریم را به عنوان رحمت معرفی میکند: هُديً و رحمۀ للعالمین. همچنین ائمه اطهار(ع) نیز
در زیارت جامعۀ کبیره به عنوان معدن رحمت و رحمت پیوسته و متّصل الرحمۀ الموصوله معرفی شدهاند. مجموع این تعبیرها،
شاهدي بر یگانگی رسول اکرم(ص)، ائمه اطهار(ع) و قرآن کریم در عوالم برتر از عالم ماده است، همانگونه که در قیامت نیز به
یک حقیقت برمیگردند. هر گونه تکثّر ظاهري و مادّي، مختصّ به عالم دنیاست. اینکه در حدیث ثقلین از قرآن کریم و عترت به
عنوان دو ثقل یاد شده، ناظر به این دنیاست، و گرنه در آن عوالم یک ثقل بیشتر نیست. 2 یگانگی یاد شده قرآن و عترت در
عرصهها و اوصاف گوناگونی بروز و ظهور کرده است. سرّ این هماهنگی و یگانگی آن است که هر یک از این دو مشعل فروزان
یعنی قرآن ناطق و قرآن صامت مامور به هدایت میباشند و هماهنگی میان آنها بدین معناست که تمام مردم تا دامنۀ قیامت، در
علم و عمل نیازمند رهنمود قرآن و رهبري عترت هستند. القرآن و الحجّه یا مشرکات قرآن و حجّت زمان(عج) نام کتابی است که
به قلم یکی از ارادتمندان به ساحت امام عصر(ع)، یعنی مرحوم آیتالله حاج شیخ رضا توحیدي(ره)، در باب قرابتها، شباهتها و
فصول مشترك قرآن و امام زمان(ع) به نگارش درآمده است. اصل این کتاب بنا به آنچه حجتالاسلام علی اکبر مهديپور در
صفحه 18 از 59
معرفی مؤلّف و کتاب آوردهاند، در دوازده دفتر تنظیم و تدوین شده که تنها این بخش مشترکات به چاپ رسیده است. مؤلّف
این کتاب، مرحوم آیت الله توحیدي، از عالمان معاصر تبریز و داراي صفات جمیله و اخلاق حمیده و به عشق به امام عصر(ع)
موصوف بودهاند. معظّم له از دانشآموختگان حوزة حیات بخش نجف بوده، سالیانی در جوار آستان آسمانی امیرمؤمنان(ع) به
تهذیب و تحصیل اشتغال داشته و مفتخر به کسب اجازه از تنی چند از آیات عظام و مراجع تقلید آن سامان گردیده است. این
کتاب، چنانچه از نام آن پیداست به بررسی فصول مشترك میان ثقلین (قرآن و عترت) میپردازد و به دهها شباهت و قرابت میان این
دو گوهر گرانبها اشاره میکند. مؤلّف محور و مدار بحث را خطبۀ 186 نهجالبلاغه قرار داده است. حضرت امیر(ع) در این خطبه،
پس از بیان بعثت در فرازهاي واپسین خطبه به ویژگیهاي قرآن میپردازد و در آن، نزدیک به پنجاه صفت براي این کتاب آسمانی
برمیشمارد. مؤلّف ضمن ترجمه و توضیح مفردات این خطبه آن صفات و امتیازات را در عموم معصومین خاصّه در امام عصر(ع)
باز میجوید و به انطباق آنها با امامان معصوم میپردازد و مینویسد: هر چه در قرآن باشد، به نحو اتمّ در « ثقلِ اصغر » به عنوان
معصوم وجود دارد و حجّت و قرآن از هم جدایی ندارند. ایشان دربارة این انطباق و اشتراك آوردهاند: مولی الموالی حضرت
امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه خود در موارد عدیدهاي راجع به اوصاف کتابالله العزیز و مقام و موقعیّت و خصوصیات قرآن
مجید، بیانات ارزندهاي فرموده که همه در خور ستایش است. حقیر ناچیز یکی از آنها را که بسیار جامع و جالب بوده و حاوي چهل
و دو منقبت و فضیلت [دربارة آن کتاب شریف] است، تبرّکاً ذکر کرده، انطباق هر یک را، با وجود مقدّس امام زمان(ع) بیان
میکنم. 3 مولّف در ذیل هر فصل، احادیث فراوانی را در تأیید و تسدید گفتار خود آورده که ما در مقام گزینش و گزارش، تنها
عصارهاي از مطالب ایشان را جهت آشنایی خوانندگان محترم موعود آورده، و علاقمندان به این مباحث و معارف را به اصل کتاب
ارجاع میدهیم. این کتاب در 280 صفحه توسط انتشارات سیماي آفتاب و با مقدّمه کوتاه استاد علی اکبر مهديپور در پاییز 1382
به چاپ رسیده است. 1. قرآن نوري که چراغهایش خاموش نشود نور قرآن مجید دائمی و خاموش ناشدنی است و مردم پیوسته به
واسطۀ تابش و درخشش آن از تاریکی هاي جهل و ظلمتهاي جاهلیّت رهایی یافته، به شاهراه سعادت و هدایت در دنیا و آخرت
میرسند. وجود مبارك ائمّه اطهار(ع) نیز نور هستند. خداوند هزاران سال قبل از خلقت مخلوقات، انوار مقدّسۀ ایشان را خلق کرده،
همۀ عالم از انوار آن بزرگان منشعب شدهاند. این انوار مقدّس اصل و ریشۀ همۀ موجودات بوده و تابش انوار منظومههاي شمسی و
سایر کواکب، انجم و کهکشانها از نور مقدّس این بزرگواران سرچشمه گرفته است؛ خاصّه نور مقدّس امام زمان(ع) که همواره در
قلوب مؤمنین اشراق دارد. وجود نازنین مهدي آل محمّد و اجداد طاهرینش(ع) منشأ و مبدأ همۀ انوار، پرتوافکن به هستی، و مانند
قرآن غیر قابل زوال و تغییر میباشند. 2. چراغی که فروزندگیاش ننشیند آري قرآن چراغی است پرتوافکن که ابداً خاموش
نمیشود و تا دنیا برقرار است مردم از هدایت او منقطع نشده، از پرتو آن کسب نور خواهند کرد. همین ملاك در وجود نازنین
پیامبر اکرم(ص) و اوصیاي گرامی او نیز بنا به آیۀ مبارکۀ: إنّا أرسلناك شاهداً ... و سراجاً منیراً. موجود است. حضرت بقیّۀالله(ع) نیز
والله متّم » . جامع و حائز تمامی فضائل، مناقب و کمالات آن بوده، و انوار مقدّس آن حضرت(ع) تا پایان دنیا خاموش نخواهد شد
3. راهی که روندهاش را گمراه نکند قرآن جادهاي است مستقیم، روشن و عاري از هر گونه اعوجاج که .« نوره و لو کره الکافرون
رهروانش را به سوي حق و حقیقت هدایت مینماید. خط و مشی پیامبر گرامی و اهل بیت او(ع) نیز بر طبق صریح آیات و اخبار،
راهی مستقیم و بدون انحراف است که گمشدگان و حیرتزدگان را از مهالک گمراهی و اعوجاج رهایی میبخشد و امروزه، در
زمان غیبت کبري، آن راه و صراط مستقیم بر ذات مقدّس امام زمان(ع) منطبق میباشد. 4. روشنی درخشانی که تابندگیاش به
تاریکی نگراید بر قرآن مجید، ظلمت و تاریکی عارض نمیشود و شائبۀ ظلمت باطل نمیتواند آن را زیر پوشش باطل خود قرار
دهد، همچنین انوار مقدس پیامبر و امیرمؤمنان و فرزندانش(ع) تا روز قیامت، حتی در روز رستاخیز و عرصههاي محشر در غایت
تشعشع و نورانیّت بوده، پیوسته با تابش خود سیماي شیعیان و مؤمنان را منوّر خواهد نمود. 5. جدا کنندة حق از باطل که دلیلش تباه
صفحه 19 از 59
نشود قرآن مجید فارق و جدا کننده حق از باطل است و برهان و حجّیت آن همواره زنده و گویاست: إنّه لقولٌ فصلٌ و ما هو بالهزل.
وجود مقدس حضرت مهدي و اجداد طاهرینش(ع) که وارث علوم انبیا و برگرفته از وحی الهی است نیز ممیّز و فاروق حق از باطل
میباشند زیرا آنان خود حق و محور و مدار آن هستند. 6. بنایی که اساس آن ویران نگردد بنیان کتاب عزیز آسمانی، انهدامناپذیر
است و از جمیع جهات شکست، محفوظ و ایمن میباشد. وجود مسعود ناموس دهر و ولیّعصر و اجداد طاهرینش(ع) که عِدل و
همسنگ قرآن و نیمۀ دیگر حبلین و ثقلین میباشند نیز از باطل و ضلال و انحراف به دور بوده، نه خود منحرف شده و نه دیگران را
به انحراف و گمراهی کشیدهاند. از طرف دیگر چون قرآن کریم به زمان خاصّ و ملّت مخصوصی نازل نشده بلکه بر تمامی بشر
فرود آمده، این بزرگواران نیز به زمان خاصّ ی اختصاص نداشته بلکه تا روز قیامت، دوشادوش یکدیگر بر حوض کوثر وارد
جمیع « عذران » جمع روضه به معناي زمین سربلند و شاداب است، و ،« ریاض » میشوند. 7. بوستان هاي عدل و دریاهاي قسط و داد
غدیر، برکۀ آب را گویند که بر اثر سیل در جاي گودي جمع شده باشند. [همانطور که قرآن دریاي داد و قلزم قسط است] با
تشریففرمایی حضرت حجّت نیز عدل و داد عالم را فرا گرفته و با قیام قائم(ع) آنچنان دریاي داد او به فیضان آمده و تموّج پیدا
می کند که موجهاي کوهپیکر آن تمامی دنیا را پوشش میدهد و در اینجاست که دنیا را روح تازه بهشتی و همۀ خلایق در اَمن و
جمع اُثفیّه است و آن عبارت از سنگهایی است که دیگ را بر ،« اثافیّ » امان به سر میبرند. 8. سنگهاي بناي اسلام و شالودة آن
روي آن مینهند. در اصول کافی از امام صادق(ع) نقل شده است که: سنگ بناي اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت. و در
بعضی از روایات وارد شده که اگر کسی عبادات انس و جنّ را به جا آورد امّا محبّت و ولایت امام در قلب او نباشد، آن عبادات به
او فایدهاي نخواهد بخشید. پس همانگونه که قرآن بنیان و اساس اسلام است، همچنین معرفت و ولایت حضرت بقیۀالله(ع) سنگ
بناي اساس اسلام است که بدون آن هیچ عملی مقبول نبوده و ثواب و آثاري بر آن مترتّب نخواهد شد. 9. سرچشمههایی که وارد
شدگان از آن نکاهند این کتاب عزیز سرچشمهاي است که وارد شدگان آن را ناقص نمینماید و مانند چشمههاي عادي و مادّي با
بهرهبرداري بیش از حدّ کاسته نمیشود. علوم و فضائل و مناقب وجود نازنین ولیعصر و ائمّه اطهار(ع) نیز تمام شدنی نیست. چون
آن بزرگواران وارث علوم همۀ پیامبران، خصوصاً خاتم انبیا بوده بلکه شریک علم آن حضرت میباشند لذا علوم آنان
نقصانپذیر نبوده و با استفاده و بهرهبرداري هر چه بیشتر به پایان نمیرسد. 10 . منزلگاههایی که مسافرانش هرگز گمراه نشوند
قرآن مجید دربردارندة منزلها و گذرگاههایی براي راهیان راه خدا است، که مسافرین آن هیچ وقت راه را گم نمیکنند. لذا هر که
در این راه سیر کند بدون شبهه به شاهراه هدایت و سعادت میرسد. حضرت حجّت و اجداد طاهرینش(ع) نیز چنیناند همانطور که
در زیارت جامعۀ کبیره وارد شده است: أنتم ال ّ ص راط الأقوم و السّبیل الأعظم، من أتاکم نجی و من لم یأتکم هلک. 4 یعنی شما راه
راست خدایید، هر کس نزد شما آمد، نجات یافت و هر که نیامد هلاك شد. 11 . پشتههایی که قصدکنندگان از آن در نگذرند
زیرا آن پشتهها داراي مرغزارهاي خرّم و بوستان معارف و دریاي دانش هستند که روي آورندگان از آن نگذرند و آن را فرو
نگذارند. وجود مقدّس ائمّۀ هدي خصوصاً حضرت بقیۀالله(ع) نیز اعلام و نشانههاي هدایت هستند که قاصدین و سایرین از آنها
تجاوز نکرده و نابود نمیشوند؛ چنانچه در قرآن آمده: و علاماتٍ و بالنجم هم یهتدون. در تفسیر از امام صادق(ع) آمده: نجم،
رسول خدا(ص) و علامات، ما هستیم. 12 . سیراب کنندة تشنگی دانشمندان آري، خداي تعالی قرآن شریف را سیراب کننده و
کاهش دهندة حرارت عطش علما قرار داده است. و وَجه شَبه آن شدّت اشتیاق نفوس علما و کثرت حرص آنان به معارف حقّه
الهیّه قرآن است. چنانچه آب زلال و خنک، عطش تشنگان را برطرف مینماید این کتاب عزیز نیز تشنگان معارف و حقایق بی
انتهاي آن را سیراب مینماید. همچنین وجود مقدّس حضرات ائمّه هدي(ع) حیّاً و میّتاً جلوگاه نور هدایت و تسکین دهندة
پویندگان و شیفتگان دانش میباشند. پس همانطور که قرآن شریف ساکن کنندة عطش علماست، علوم فراوانی که از امامان(ع)
صدور یافته نیز اثبات مینماید که این مزایا و خصوصیات در آن بزرگواران نیز وجود دارد. 13 . بهار خرّم دلهاي فقیهان قرآن،
صفحه 20 از 59
بهار قلوب فقیهان است زیرا به واسطۀ تدبیر، دقت و غور در بطون آن و استنباط احکام و کشف حقایق و معنویات آن شرح صدري
حاصل شده و شادي رخ مینماید که تمامی لذّتهاي مادّي در برابر آن ارزشی ندارد و هر چه بیشتر تلاوت شود، علاوه بر اینکه بر
ایمان آنان میافزاید، اشتیاق و عطش آنان را نیز زیاد خواهد کرد و این خود یکی از اعجازهاي قرآن کریم است. همچنین وجود
مقدّس حضرت مهدي و اجداد طاهرینش(ع) که عدل و شریک قرآن هستند نیز این گونه میباشند طبیعی است که درك حضور
اقدس و استماع کلمات دُرَربار ایشان براي فقیهان همچون نسیم حیاتبخش بهاري، موجب انشراح صدر و صیقل و صفاي دلها
خواهد شد. و نور مقدّس امام زمان(ع) در قلوب همۀ مؤمنین پرتوافکن شده، روسیاهیها و گرفتاريها را میزداید. 14 . ریسمانی با
دستگیرههاي محکم قرآن مجید ریسمانی است که دستگیرههاي آن ناگسستنی است. هر که به آن چنگ زند نجات یابد و
اقوالی را آورده: یکی آنکه حبل، قرآن است و دوم آنکه اسلام « حَبل » رستگارياش محققّ است. شیخ بزرگوار طبرسی در معناي
از امام صادق(ع) [مؤیّد این موضوع است] که فرمود: منظور از « ابان بن تغلب » میباشد و سوم آنکه اهل بیت(ع) هستند. و روایت
. هستند. 15 « حبلالله المتین » ما هستیم. بنابراین همۀ امامان یکی پس از دیگري « واعتصموا بحبلالله جمیعاً و لا تفّرقوا » حبلالله در آیۀ
پناهگاهی که دژ و باروي آن بلند و استوار است قرآن کریم ملجأ و پناهگاهی بسیار بلند، و قلعه و حصاري مستحکم است که بلندا و
استحکام آن مانع از این است که به پناهندة آن مکروه یا ناراحتی برسد. وجود مقدّس ائمّه اطهار(ع) نیز در هر زمان و هر مکان در
حیات و ممات ، مرجع و ملجأ همۀ مردم بوده؛ خاصّه وجود نازنین حضرت مهدي(ع) که مأوي و پناهگاه هر بیپناهی بوده و منتقم
واقعی مستضعفان است. 16 . هدایتگري که پیروش رستگار است قرآن کریم هدایت کننده و راهنماي کسانی است که از
رهنمودهاي آن تبعیّت کرده و به دستورات عالیهاش اقتدا و عمل نماید. امامان خاصّه حضرت بقیّۀالله(ع) نیز که وارث انبیا و اوصیا
هستند، واجد تمام خصایص و امتیازات از حیث هدایت، ارشاد و تدبیر امور و حفظ نظام همه خلایق بوده و کلّ جهان هستی با تمام
موجوداتش در تحت ولایت کبراي آن بزرگواران هدایت میشود. 17 . رخش سبک سیري براي آنکه با آن بتازد قرآن مجید
مرکب سریعالسیري است براي کسانی که به محتواي عالیه آن عمل کنند و آنها را هر چه زودتر و سالمتر به منزل و مقصدشان
میرساند و البته منزل و مقصد حامل و عامل به قرآن، جز حظایر قدس و محافل انس نخواهد بود. حضرت بقیّۀالله(ع) و نیاکانش نیز
کشتی نجاتند؛ هر کس به آن سوار شود، یعنی به آنها معتقد و به رشتۀ رحمتشان متمسّک شود از طوفانهاي سهمگین کفر و
شرك، و ضلالت و گمراهی، نجات یافته و از گردابهاي جهالت و نادانی به ساحل سعادت، دانش و بینش میرسد. ماهنامه
.3 . موعود شماره 80 پینوشتها: 1. جوادي آملی، عبدالله، ادب فناي مقرّبان، ج 2، ص 193 ، نشر اسراء. 2. همان، ج 1 ص 174
توحیدي، القرآن و الحجّه، ص 77 ، انتشارات سیماي آفتاب. 4. محدث قمی، مفاتیحالجنان، زیارت جامعۀکبیره،
قیام موعود بر پرده سینماي هالیوود
طی گزارشی فاش ساخت که که صهیونیستها از مدتها پیش با تأسیس بانک مرکزي در هالیوود اقدام به تغذیه « تایم » اخیراً مجله
این سؤال را مطرح میکند که هدف سرمایه « تایم » . مالی فیلمسازان و کارگردانان سینماي آمریکا براي پیشبرد اهداف خود کردهاند
داران و صاحبان اصلی هالیوود از این کار چیست؟ سعید مستغاثی در کتب و اسناد منتشره آمده است که بنا بر اعتقاد صهیونیستها،
با آغاز هزاره جدید و عبور از برج حوت (ماهی) به برج حمل (سطل)، زمان اقدام براي فراهم آوردن زمینههاي ظهور مسیح
و آخرالزمان مورد نظر مسیحیان و یهودیان « آرمگدون » موعودشان فراهم آمده است. به عبارت دیگر آنان براین باورند که جهان به
صهیونست بسیار نزدیک شده و حالا نوبت عمل فرا رسیده است. اگرچه صهیونیستها، دیرزمانی است که عمل خویش را براي
شروع کردهاند. اونجلیستها (مسیحیان صهیونیست) براین باورند که مسیح(ع) دوباره ظهور ،« آرمگدون » روز موعودشان به نام
میکند و در آخرالزمان جنگ بزرگی (آرمگدون) اتفاق خواهد افتاد و بعد از این ویرانی، صلح دائمی تا هزار سال یعنی تا قیامت
صفحه 21 از 59
یکی از رؤساي جمهور پیشین « ریگان » . بر قرار خواهد شد. براساس آمار، چهل درصد از آمریکاییان معتقد به آرمگدون هستند
آمریکا دربارة نبرد آرمگدون گفته است: آرزو دارم که خداوند به من عنایت کند تا زمینۀ نبرد آرمگدون را فراهم سازم تا بدان
وسیله در این نبرد شرکت کنم و مشیت و خواست الهی را به صورت اجرا بگذارم و باعث بازگشت دوبارة مسیح(ع) بشوم. بوش
پسر، وقتی که پدرش براي بار دوم براي ریاست جمهوري انتخاب نشد، گفت: من از اشتباهات پدرم پند گرفتم. مهمترین دلیل این
اوانجلیست » بود که هفتاد میلیون مسیحی صهیونیست از پدرم حمایت نکردند. یادآور میشود که جرج دبلیو بوش و همسرش از
هاي معتقد هستند. اونجیلیستها اعتقاد دارند پس از اینکه نبرد خیر وشرّ آغاز شد، پیروز نهایی خیر است و شیطان توسط مسیح به
اسارت کشیده میشود. در این جنگ تنها کسانی نجات پیدا میکنند که اونجیلیست باشند. به طور دقیق مشخص نیست که جنگی
که از آن به آرمگدون یاد میشود کجاست، اما به گفتۀ مسیحیان صهیونیست، میلیونها نفر از دشمنان مسیح از عراق حرکت
خواهند کرد، از فرات خواهند گذشت و به سمت قدس خواهند رفت. در میان راه نیروهاي مؤمن به مسیح، راه آنها را سدّ میکنند
و در آرمگدون به هم میرسند و جنگ در میگیرد. در تفسیر جنگ آرمگدون هم میگویند که سپاه ایرانی، قفقازي، سودانی،
لیبیایی و... به عنوان سپاه شرّ از عراق حرکت میکنند. (توجه کنید که سالهاست بوش و دار و دسته اش، کشورهایی مانند ایران را
خواندهاند!) طبق نظر مفسران اونجلیست، این جنگ بایستی بین سال 2000 تا 2007 روي میداده است!! در یکی از « محور شرارت »
مصاحبههاي دور اول ریاست جمهوري بوش، خبرنگاري از وي پرسید که چرا به پیمان کیوتو (پیمان حفظ زمین از آفات
گلخانهاي) نپیوسته است؟ و بوش در کمال حیرت خبرنگاران پاسخ داد: تا سال 2007 کره زمین برچیده میشود، به خاطر این چند
سال خود را به زحمت نخواهیم انداخت! مسیحیان صهیونیست (اوانجیلیست) بیش از صد بار به مسجدالاقصی حمله برده تا آنجا را
خراب کنند. چرا که آنچه ما به مسجد الاقصی میشناسیم به زعم یهود، برروي هیکل سلیمان یا معبد سلیمان قرار دارد و بایستی
بازسازي شود زیرا که دارالحکومۀ حضرت مسیح(ع) است. بنابراین مسجد الاقصی باید تخریب گردیده و معبد سلیمان که در زیر
آنهاست، بازسازي شود. صهیونیستها در زیر مسجدالاقصی تونلهایی حفر کردهاند تا با اولین زلزله مسجد ویران شود. آنها اعتقاد
« معبد » دارند که در مراسم ساخت معبد سلیمان باید گوسالهاي سرخ موي قربانی شود. قابل ذکر اینکه چند سال پیش به مؤسسۀ
واقع در اورشلیم که مسئولیت اجراي پروژه ساخت معبد سلیمان را بر عهده دارد، اطلاع داده شد که بالاخره گوسالۀ مورد نظر در
استاد تاریخ دانشگاه بوستن میگوید: به دنیا آمدن این گوساله درست همان چیزي است ،« ریچارد لندز » ! اسرائیل به دنیا آمده است
که مردم انتظار آن را میکشند. ما میتوانیم جنگ آخرالزمان را به راه اندازیم. اگر این گوساله قربانی شود مسلمین آمادة جهاد
میشوند پس بهتر است به جنگ بیندیشیم. به طور حتم پیدا شدن این گوساله، ماشه ي انفجار مسجد الاقصی است. بسیاري از
تحلیلگران و کارشناسان سیاسی و مذهبی براین باورند که حادثۀ 11 سپتامبر 2001 از سوي صهیونیستها بهوجود آمد، از آن
را فراهم آورد. با فرا رسیدن « آرمگدون » جهت که آمریکا بتواند به راحتی به خاورمیانه لشکرکشی کرده، زمینههاي وقوع
کریسمس و سال 2007 میلادي اسرائیل و آمریکا که در واقع خود را براي نبرد پایانی حق و باطل آماده کرده بودند، با شکستی
عظیم مواجه گردیدند. آنها سالها براي چنین هنگامهاي تلاش کرده و برنامه ریزي نموده بودند ولی آمریکا از سال 2005 میلادي
خود را در باتلاق عراق شکست خورده یافت و یکسال بعد هم در سال 2006 میلادي اسرائیل به شکست در لبنان اعتراف کرد و
این همان کابوس بزرگی بود که هرگز آن را پیش بینی نمیکردند. شکست در سال 2007 میلادي بود؛ سال پایان دوران... در واقع
در آخرالزمان، کشته شدن دو سوم جمعیت یهودیان دنیا و کشتن??? میلیون « مملکت داوودي » مسیحیان صهیونیست براي برپایی
مسلمان را لازم و واجب الاجرا دانسته، تنها راه بازگشت مسیح(ع) براي آغاز حکومت یک هزار ساله در معبد سلیمان را، کشته
انگلیسی « آندره واید » شدن این تعداد از مسلمانان و یهودیان میدانند. مبلّغان و مبشّران مذهبی یهودي و مسیحی نظیر کشیش
هنديالاصل که هماکنون براي ترویج فرهنگ غرب و مسیحیت در عراق مأموریت یافته جنگ عراق را مقدمهاي براي نبرد
صفحه 22 از 59
آرمگدون اعلام کرده، تمامی مسیحیان صهیونیست را به تبلیغ براي آن نبرد، فرا خوانده است و این سرآغاز ناتو فرهنگی در کنار
ناتو نظامی در کشور عراق است که رسماً رخ مینماید. یهودیت و مسیحیت صهیونیستی، با راهاندازي اتاقهاي جنگ در اسرائیل و
حمایتهاي آمریکا و غرب، براي تحقق این نظریه، حمله به لبنان را در جنگهاي?? روزة تابستان سال گذشته آغاز کردند. برخی
از کارشناسان سیاسی و اسلامی معتقدند که رژیم نامشروع اسرائیل و مسیحت صهیونیست براي تحقق آرمانهاي خود، هشت جنگ
را در لبنان، سوریه، ایران (پارس)، عراق (بابل) و روسیه پیش بینی کردهاند. اما آنها میگویند که در « جنگهاي مقدس » با نام
جنگ?? روزه تابستان سال 2006 ، مقاومت حزب الله لبنان خطّ بطلانی بر پیشبینی یاد شده کشید و باپیروزي دراین نبرد نابرابر
تمامی معادلات جغرافیاي سیاسی جهان را به هم ریخت. اما همزمان با هجوم نظامی، هجوم فرهنگی نیز آغاز گردید. در واقع قبل از
به منظور تحصیل هنرجویان (Act one) « شروع هزارة سوم و در سال 1999 میلادي، یک کمپانی فیلمسازي به نام مؤسسۀ پردة اوّل
است و در حال « واشنگتنپست » که از نویسندگان « هانا راسین » . مسیحی صهیونیست در زمینه فیلمنامهنویسی و سینما تأسیس شد
حاضر روي کتابی دربارة نخبگان اونجلیست(مسیحیان صهیونیست) کار میکند، مقالهاي دربارة رویکرد جدید هالیوود به این فرقه
و از طرف دیگر گرایش مسیحیهاي صهیونیست به سینما و فیلمسازي نوشته است. او در مقالۀ فوق براین باور است که اگرچه
مسیحیت صهیونیستی از دیرزمانی پیشتر در ساختارهاي سیاسی حاکم و بافت سنتگراي جامعه آمریکا حضوري پرقدرت داشته، اما
از سال 2001 به بعد، رابطهاي متفاوتتر و تأثیرگذارتر میان اونجلیستها و هالیوود شکل گرفت. راسین سعی دارد در این مقاله
نسلهاي مختلف معتقدان به اونجلیسم را در هالیوود معرفی کند. او براین باور است که نسل دوم فیلمسازان اونجلیست هالیوود پس
از 11 سپتامبر و ظهور نومحافظهکاران آمریکایی در کاخ سفید فرصت عرض اندام یافتند. هدف آنها این است که مسیحیت
اونجلیست بتواند با قويترین، جذابترین و فراگیرترین زبان کنونی با جهانیان سخن بگوید. کلیساي انجیلی با رویکردهاي افراطی
کارگردان 25 ساله آمریکایی از جمله ،« دانیل رومر » . نومحافظهکاران در حال دامنزدن به موج جدیدي از تهاجمات مذهبی است
مؤسس آن حضور همیشگی دارد. وقتی نیکولاسی در سال « نیکولاسی » است که در کنار فردي به نام « پردة اول » فعالان مؤسسه
او را براي یک مصاحبه دعوت کرد. آن روز وي نتوانست هیچ یک از اعضا CNN را تأسیس کرد، شبکه « پرده اول » 1999 مؤسسۀ
آنها فکر میکردند که این کار میتواند به » : و مدرسان مؤسسه را براي حضور در تلویزیون با خود همراه کند. او میگوید
بیشتر به مسیحیانی است که از قبل در هالیوود کار میکرده و جزء موج اول « نیکولاسی » اشاره .« فعالیتهاي دیگر آنها لطمه بزند
« مأموریت غیرممکن » و « فرشتگان چارلی » این جریان بودند. از جمله این افراد میتوان به ران آستین، نویسنده سریالهاي تلویزیونی
و همچنین جک شی، رئیس سابق انجمن کارگردانان آمریکا اشاره کرد. بتدریج استودیوها به سراغ فیلمهایی رفتند که مضامین
مورد نظر اونجلیستها را در بر داشتند، حتی اگر این فیلمها کاملاً هم مذهبی محسوب نمیشدند. به گفته نیکولاسی در همین
،« چهار شگفتانگیز » و « مردان ایکس » فعالیتهایش را گسترش داد. رالف وینتر، تهیهکننده فیلم « پرده اول » دوران بود که مؤسسه
با چند جشنواره جدید اونجلیستی وارد گفتوگو شدند. در سال ،« پچ آدامز » و « بروس قدرتمند » تام شادیاك، تهیه کننده فیلم
از سرکردگان مسیحیت صهیونیست) مرکز هنرهاي نمایشی خود را افتتاح کرد. این مرکز شامل ) « پت رابرتسون » 2002 دانشگاه
که یکی از محققان و متخصصان برجسته « جرج بارنا » استودیوهاي فیلم و انیمیشن و دو سالن نمایش فیلم بود. دو سال بعد
نظرسنجی بود، از حقیقتی پرده برداشت: او به این نتیجه رسید که فیلم میتواند بیشتر از کلیسا بر روي پیروان مسیح تأثیر بگذارد و
فیلیپ » . را به عنوان یکی از شعبات یا شاخههاي شرکت رسانهاي اونجلیست خود تأسیس کرد « بارنا فیلم » به همین دلیل مجموعه
گردید. او نیز « کوئست » یکی دیگر از اونجلیستهاي معتقد و فرد بسیار متمول و میلیونري بود که بنیانگذار مؤسسه ارتباطی « آنشوتز
نیز با « وقایعنگاري نارنیا » را شامل میشد و در ساخت فیلم « والدن مدیا » را ایجاد کرد که مجموعه « آنشوتز » سال گذشته گروه فیلم
کمپانی دیزنی مشارکت داشت. این در حالی است که در سالهاي اخیر فهرست آثاري که به باورهاي اونجلیستها یا مسیحیان
صفحه 23 از 59
صهیونیست میپردازد، طولانی تر شده است. یادمان نرفته که در آستانۀ پایان هزارة دوم، تعداد متنابهی از فیلمهایی که به ماجراي
یکی از اعتقادات اونجلیستها براي فرارسیدن آرمگدون) میپرداخت، به روي پردة سینماها رفت. آثاري همچون ) « پایان روزها »
طی « تایم » و... اخیراً مجله « برخورد عمیق » ،« ماتریکس » ،« آرمگدون » ،« روز استقلال » ،« پایان روزها » ،« دروازة نهم » ،« هفتمین گناه »
گزارشی فاش ساخت که که صهیونیستها از مدتها پیش با تأسیس بانک مرکزي در هالیوود اقدام به تغذیه مالی فیلمسازان و
این سؤال را مطرح میکند که هدف سرمایه داران و صاحبان « تایم » . کارگردانان سینماي آمریکا براي پیشبرد اهداف خود کردهاند
اصلی هالیوود از این کار چیست؟ آیا در دنیایی که قرار است دیگر حرفی از رنگ پوستها و تفاوت میان جنس انسانها براي
درادامه نوشته « تایم » ؟ برخورداري از حقوق برابر وجود نداشته باشد، چنین سیاستی به معنی به راه افتادن جنگی سرد و جهانی نیست
است: آیا این درست است که قدرت هالیوود در دستان کسانی باشد که به جاي ترویج فرهنگ و اندیشه درست براي زندگی،
سعی در ایجاد زیر بناهایی کنند که تنها تیشه به ریشۀ جهان و بشر میزند؟ اصلاح نژاد یا ادغام نژاد؟ اینها موضوعاتی هستند که با
استفاده از صنعت سینما تنها موجب آشفته شدن جوامع مختلف شده، فضا را براي جولان سیاستمدارانی که پشت پرده با یکدیگر
لابی میکنند، فراهم میکند. در سالهاي اخیر و پس از آغاز هزارة سوم نیز تعداد زیادي از فیلمهایی که تولید میشوند یا باورهاي
آخرالزمانی صهیونیستها را تبلیغ میکنند و یا مردم را از موعودي دیگر میترسانند. موعودي که به اذن خداوند در مقابل تمامی
جنگ و کشتار و خونریزي و به اصطلاح آرمگدون صهیونیستها خواهد ایستاد. همچنانکه پیروان و شیعیان او سالیان سال است
در انتظار ظهورش مقاومت و ایستادگی کردهاند. در خبرها آمده بود که: جرج بوش، هیئتی را متشکل از متخصصان سازمان سیا،
کارشناسان اسلامی در آمریکا و جامعه شناسان و دانشمندان مذاهب دیگر مأمور کرده تا دربارة حضرت امام زمان (عج) و
زمینههاي ظهور ایشان تحقیق نمایند. اگرچه سالها بود، خبرهایی از گوشه و کنار میرسید مبنی براینکه سرکردگان صهیونیسم، به
خصوص در آمریکا و اسراییل بودجهاي بالغ بر میلیاردها دلار اختصاص دادهاند تا چگونگی ظهور حضرت مهدي (عج) را بررسی
کرده، راههاي جلوگیري از آن را جستجو نمایند، اما این بار خبر فوق برروي بسیاري از خبرگزاريهاي معتبر و سایتهاي اینترنتی
میپنداشتند، پایان داده و با « توهم توطئه » نقش بست تا خوشخیالی خیلیها که اینگونه خبرها را ناشی از همان فرضیه معروف
واقعیتی تکان دهنده مواجه شان گرداند که به لحظه تصمیم بسیار نزدیک شده ایم. اینک در سالگرد میلاد آن موعود الهی بار
دیگر بایستی کارنامۀ خود را مرور کنیم که هریک از ما براي فراهم آوردن زمینههاي ظهور حضرت (که تکلیف هر مسلمان شیعه
است) چه کارهایی انجام داده است. در حالی که چنانچه بخشی کوچک از آن را مشاهده کردیم، جبهه رقیب از هیچ کوششی
فروگذار نکرده و نمیکند. اما نویسندگان و هنرمندان مسلمان در جهت شناساندن حضرت مهدي موعود(ع) به نسل امروز چه
کردهاند؟ تا چه اندازه ایشان و اهداف و آرمانهایشان را به جوانان معرفی کردهاند؟ مگر نه این است که مهمترین وظیفه هر شیعه،
شناخت و شناساندن امام زمان خویش است؟ به راستی دربارة مهمترین موضوع شیعه، یعنی قیام منجی عالم بشریت، حضرت
حجت(عج) و شیوه و رسم و راه درست انتظار حضرت، به چه آثار سینمایی اندیشیده شده است؟ دربارة شرایط ظهور ایشان و
علاماتی که این ظهور مبارك و خجسته در مقابل خواهد داشت، روایات و سخنان بسیار از ائمه اطهار(س) و شخصیتهاي بزرگ
اسلامی نقل شده است. سینماي ایران تا چه اندازه به این شورانگیزترین واقعۀ آیندة بشریت، نگاه داشته است؟ اگرچه بسیاري از
فیلمسازان ما از منتظران و معتقدان به حضرت به نظر میآیند ولی معلوم نیست که چرا براي بیان اعتقادات و باورهاي دینی و مذهبی
خویش در آثارشان، مأخوذ به حیا هستند! گو اینکه برخی از آنها هم به اصطلاح مته به خشاش گذاردن نظارتهاي دولتی را مانع
اساسی براي طرح مسئله میدانند و بعضی از همان فیلمسازان، از جهت گرفتار نشدن در پیچ و خمهاي مختلف هم که شده، از خیر
فیلمنامههاي دربارة حضرت امام زمان (عج) و یا حتی طرح مقولات دینی در فیلمهایشان میگذرند و به سراغ همان سوژههاي دم
دستی خود میروند که به قول معروف کمتر حساسیت برانگیز باشد. این درحالی است که یکی از فیلمسازان همان موسسه
صفحه 24 از 59
که چهل و یک ساله است توانسته به تازگی در امتحان کشیشی موفق شود. او عادت دارد هر « باتالی » به نام « پرده اول » اونجلیستی
روز سر کار انجیل بخواند. این عادتی است که به نظر خیلی از همکارانش کمی عجیب و غیرعادي است. در عوض باتالی هم از
بسیاري آدمهاي هالیوودي متعجب است، چون اغلب آنها گروههاي جوانان کلیسایی را نمیشناسند در حالیکه بیش از نیمی از
نوجوانها و جوانهاي آمریکایی جزء این گروهها هستند. او حتی از کلیساروها و معتقدان مسیحی هم شاکی است چون فکر
واقعاً مزخرف است. ما ادعا » : میکند که آنها هم باید بتوانند با نقاشی کردن یا نوشتن در خدمت اونجلیسم باشند. او میگوید
میکنیم که به خدایی بزرگ و فوقالعاده ایمان داریم اما حتی نمیتوانیم دربارة اعتقادمان یک صفحه مطلب بنویسیم، یا یک
تصمیم جدید او این است که در «. صحنه نقاشی کنیم. چرا ما مسیحیها نباید فیلمی مثل تکگوییهاي زنانگی ایوانسلر داشته باشیم
نسخه اولیه فیلمنامهاش، آنقدر شخصیتهاي مسیحی بانمک، سه بعدي و جذاب بگنجاند که نظر همه را جلب کند. این تصویري
ولو ناقص و اجمالی است از آنچه که در غرب معتقد به اونجلیسم میگذرد. میتوان از این مجمل، حدیث مفصل خواند و به
دنبالش به مسئولیت شیعه بودن خود فکر کنیم. و به نظر میرسد بیش از همه بایستی به قیام حضرت مهدي موعود(عج) پرداخت.
بایستی شرایط آن قیام و نشانههاي ظهور و شخصیت این منجی عالم بشریت را با زبان سینما و بر پرده عریض هنر هفتم، به دنیا
شناساند تا بسیاري از آزاديخواهان و فرهیختگان دنیا که هنوز با حضرت حجت(عج) و قیام و آرمانهاي ایشان آشنایی ندارند
نسبت به وجود مبارك این موعود تاریخ بشر آگاه شوند، تا شاید انشاالله در ظهور آن حضرت تعجیل شود. ممکن است در این
راه آثار و فیلمهاي ناقصی هم ساخته شود که قطعاً نتواند و نمیتواند ابعاد گستردة شخصیتی و ظهور حضرت حجت(ع) را بیان
نماید ولی بایستی ساخته شود، در تعداد زیاد و کمیت بالا و البته با ساختار سینمایی استاندارد و جهانی که قابلیت اکران و نمایش
در سطح بینالمللی را دارا باشد. این گونه آثار در درجه نخست حداقل میتواند در کشورهاي اسلامی و منطقه و بعد از آن در
سایر ممالک مطرح شود. چرا با استفاده از علائق و سلائق جشنوارههاي خارجی این گونه آثار را در مقابل دیدگان جهانیان قرار
ندهیم؟ چرا با ساختارهاي به اصطلاح هنري این کار را به انجام نرسانیم؟ به نظر میآید که جديتر بایستی به مقولات فوق اندیشید
که طرف مقابل با سرعت تمام به جلو میتازد و ما مدعیان شیعه و پیروي امامزمان(عج) دست روي دست به تماشاي گلهاي آنها
نشستهایم که پی در پی وارد دروازة خودي میشود و گاهاً حتی برایشان دست هم میزنیم!! یادمان باشد که این بار آنها شمشیرها
را از رو بستهاند. اگر باور نمیکنیم یک بار دیگر کتاب رمز داوینچی را با دقت بخوانیم و بعد هم فیلمش را ببینیم، شاید که
تلنگري به وجدان اعتقاديمان بخورد.
اسرائیل و بهائیت
امام زمان(ع) و وسیلۀ تماس مردم با آن حضرت معرفی « باب » که خود را « علی محمد باب » مسلک بهائیت از سال 1260 ق. توسط
کرد و گفت که درآینده از میان بابیها پیامبري قیام خواهد کرد و دین تازه اي « مهدویت » کرد، به وجود آمد. او سپس دعوي
خواهد آورد. وي در سال 1266 به دستور ناصرالدین شاه و امیرکبیر، تیرباران شد. بعد از آن، از بین پیروانش دو برادر مدعی
بابیها)، و ) « صبح ازل » جانشینی وي شدند و بدین ترتیب، اختلافاتی میان پیروان این فرقه افتاد. گروهی پیرو برادر اول، مشهور به
بهائیها) شدند و در نزاع آنها عده زیادي به هلاکت رسیدند. دولت عثمانی در عراق همه ) « بهاءالله » عده اي دیگر پیرو برادر دوم
آنها را از بغداد به آدرنه در آسیاي صغیر تبعید کرد. اما در آنجا هم نزاع دو برادر ادامه یافت و بدین جهت، دولت عثمانی بهاءالله و
در فلسطین اشغالی و صبح ازل را به قبرس تبعید کرد. فعالیت بهاءالله در عکا باعث شد که بیشتر بابیان به « عکا » طرفدارانش را به
ویژه بابیان ایران پیرو او شوند. از آنجا که عمده ویژگیهاي رفتاري بهائیت با ویژگیهاي رفتاري اسرائیلیها همخوانی داشت، با
تشکیل دولت اسرائیل و تشکیلات مرکزي بهائیت در شهر حیفا، این فرقه کاملًا در خدمت اسرائیل قرار گرفت و فعالیتهاي آنها
صفحه 25 از 59
براساس خواستههاي اسرائیلیها تنظیم شد. در این میان بهائیها از حمایت آمریکا و انگلستان نیز برخودرار بودند. از سوي دیگر،
فعالیت بهائیان به خصوص در ارتباط با اسلام زدایی سازگاري زیادي با روحیۀ محمدرضا پهلوي داشت. مجموعه این مسائل سبب
شد که بهائیت براي حفظ موجودیّت و تحقّق اهداف خود در عصر محمدرضا شاه که براي آنها به منزلۀ دوران طلایی بود، در زمینۀ
گسترش روابط ایران و اسرائیل که کاملًا در راستاي منافع آنها بود، به فعالیت قابل توجهی بپردازند. تشکیلات مرکزي بهائیت در
قرار دارد. تشکیلات و مؤسسات بهائیان در هر نقطه اي از جهان زیر نظر هیئت نه نفره بیت « عباس افندي » شهر حیفا و در کنار قبر
با نهایت افتخار و مسرت، بسط و گسترش روابط بهائیت با اولیاي امور » : العدل اعظم قرار دارد. در یکی از نشریات فرقه آمده است
[جمعی از دوستان بهائی] دولت اسرائیل را به اطلاع بهائیان میرسانیم. آنها احساسات صمیمانۀ بهائیان را براي پیشرفت دولت مزبور
از ابتداي تاسیس حکومت اسرائیل، بهائیان همواره » : به بن گوریون نخست وزیر اسرائیل ابراز نموده، او در جواب گفته است
1 فرقۀ بهائیت که شاخه اي از صهیونیسم به شمار میرود، طبق دستور، همۀ قواي .« روابط صمیمانه اي با دولت اسرائیل داشته اند
خود را براي اجراي نقشۀ نابودي اندیشههاي ملی و مذهبی در ایران به کار گرفت و براي این منظور مجریان خود را انتخاب کرد تا
در بلندمدت آرمانهاي ملی و سنتهاي دینی را تخریب کنند. از این رو بهائیان، به تدریج درصدد تسخیر پستهاي حساس و
در ایران پیاده شد و براي نخستین بار پاي بهائیان به کابینۀ « حسنعلی منصور » کلیدي کشور برآمدند. این نقشه با روي کارآمدن
روي کار آمد. در « هویدا » وزیران ایران رسید. گرچه با ترور منصور، نقشههاي وي جامۀ عمل نپوشید، اما به هرحال، کابینۀ بهائی
کابینۀ نخست وي، چهار وزیر بهائی حضور داشتند. هویدا در مدت حکومت خود با بهکاربستن تصمیمات کادر رهبري کمیته، نفوذ
بهائیان را در همۀ سطوح سیاسی، اقتصادي و نظامی به حدّ کامل گسترش داد. 2 بهائیان با تمام وجود خود را در اختیار اسرائیلیها
قرار داده بودند، به گونه اي که توانستند اعتماد بیش از حدّ اسرائیلیها را کسب کنند و اسرائیلیها نیز در برابر خوش خدمتی آنها
که مسافرتی به اسرائیل داشته، دربارة « فریدون رامش فر » رفتار ویژه اي داشتند. در یکی از اسناد، به نقل از یکی از بهائیان به نام
نحوة برخورد اسرائیلیها با بهائیان آمده است: ... دولت اسرائیل آنقدر نسبت به بهائیان خوشبین است که در فرودگاه خود، احیا
(بهائیان) را بازرسی نمی کند. به طوري که وقتی رئیس کاروان به پلیس اظهار میدارد اینها بهائی هستند، حتی یک چمدان را باز
نمی کنند. ولی بقیۀ مسافرین حتی کلیمیها را بازرسی میکنند به طوري که یک کلیمی اعتراض کرده بود که چرا بهائیان را
بازرسی نمیکنید و ما را که اینجا موطنمان است، مورد بازرسی قرار میدهید! 3 بهائیان در کنار عناصر فراماسون و صهیونیست، در
دوران محمدرضاشاه نقش مهمی در اجراي نظرات و سیاستهاي خود داشتند. در این دوران باتوجه به نفوذ بیشتر آمریکا و
اسرائیل، تلاش فراوانی براي رسمیت بخشیدن به فرقۀ بهائیت میشد زیرا آنها نقش مؤثري در تثبیت رژیم سلطنتی و حکومت شاه
داشتند، به گونه اي که بسیاري از نزدیکان شاه و خاندان پهلوي و عدة زیادي از کارگزاران و متولّیان پستهاي حساس و کلیدي
کشور بهایی بودند. 4 در سال 1339 فهرستی از اسامی مقامات نظامی و غیرنظامی تهیه شد که نشانگر تصدّي بیشتر پستهاي
اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی و اقتصادي کشور به وسیلۀ بهائیان بود. البته به دلیل پنهانکاري و عدم اظهار، بعضی از افراد در پستهاي
مهمی بودند که نام آنان در این فهرست نیامده و بی تردید، تعداد بهائیان شاغل در دستگاهها چندین برابر فهرست مزبور بوده است.
لیلی امیر » در سالهاي بعد، تعداد بهائیان شاغل و سطوح اشتغال آنان بالا رفت، به طوريکه امیرعباس هویدا نخستوزیر سیزده ساله
« روحانی » ، وزیر بهداري و وزیر علوم « عباس شاهقلی » ، مشاور ویژة فرح و مدیر برنامههاي آموزشی و تربیتی رضا پهلوي « ارجمند
مشاور عالی و در واقع گردانندة سازمان برنامه و بودجه و مدیر « شاپور راسخ » ، وزیر آب و برق و کشاورزي در دولت هویدا
پزشک مخصوص شاه و 23 شغل دیگر و دهها تن از سران رژیم، از اعضاي فرقۀ « عبدالکریم ایادي » ، تشکیلات بهائیت در ایران
بهائیت بودند. 5 بهائیت در تمام دوران سلطنت پهلوي و در مقاطع حساس، به رغم ادعاي غیرسیاسی بودن، هماهنگ با سیاستهاي
موردنظر رژیم و در جهت تثبیت موقعیت آن تلاش کرد. تأیید انقلاب سفید شاه، همکاري با ساواك، جلب حمایت دولتهاي
صفحه 26 از 59
بزرگ از شاه و سلطنت او به وسیلۀ اسرائیل، و عضویت در حزب رستاخیز، قسمتی از مواضع سیاسی فرقۀ مزبور بود. یکی از مبلغان
کارهایی که اکنون به دست اعلی حضرت شاهنشاه صورت » : بهائیت دربارة تأثیر متقابل بهائیت بر شاه و خاندان پهلوي گفته بود
میگیرد، هیچ کدامشان روي اصول دین اسلام نیست زیرا شاه به تمام دستورهاي بهائی آشنایی دارد و حتی ایشان با اشرف پهلوي
6«...! در دوران کودکی در مدرسه بهائیان... درس خوانده اند... حالا مردم... میگویند بهائی است. چه کاري میتوانند بکنند
در جلسۀ بهائیان شیراز، « سرهنگ اقدسیه » محمدرضا پهلوي آنقدر بهائیان را مورد حمایت قرار داد که یکی از افراد نظامی به نام
مورخ هجده تیرماه 1347 ، ضمن بهائی خواندن شاه، دربارة نحوة برخورد خود با افراد مسلمان اظهار داشت: ... افتخار ما بر دیانت
بهائی است. من زمانی که در ارتش بودم، سربازان و درجه داران و افسران بهائی را احترام میگذاشتم. ولی اگر یک فرد مسلمان از
دیگري شکایت میکرد، دستور شلاق زدنش را میدادم... ما اطلاع داریم که شاهنشاه آریامهر بهائی میباشند. ما بهائیان همه
پولدار هستیم و ترقّی بیشتري خواهیم کرد. 7 بهائیان در جنگ اعراب و اسرائیل، همواره از اسرائیل جانبداري کرده، علیه مسلمانان به
تبلیغ میپرداختند و حتی براي کمک به ارتش اسرائیل به جمع آوري پول میپرداختند. در همین ارتباط، در یکی از اسناد پس از
جنگ شش روزة اعراب و اسرائیل در سال 1346 آمده است: ... مبلغی در حدود 120 میلیون تومان به وسیلۀ بهائیان ایران جمع
آوري گردید و تصمیم دارند این مبلغ را در ظاهر به بیت العدل در حیفا ارسال نمایند، ولی منظور اصلی آنها از ارسال این مبلغ،
تعهد و پرداخت شده است... 8 در سال ،« حبیب ثابت » کمک به ارتش اسرائیل میباشد. مقدار قابل ملاحظه اي از این پول به وسیله
1347 در یکی از کمیسیونهاي فرقۀ مزبور، سخنگوي کمیسیون پس از ابراز خرسندي از پیروزي اسرائیل در جنگهاي با اعراب
گفت: پیشرفت و ترقی ما بهائیان این است که در هر ادارة ایران و تمام وزارتخانهها یک جاسوس داریم و هفته اي یک بار،
طرحهاي تهیه شده، به وسیلۀ دول به عرض شاهنشاه میرسید. گزارشهایی در زمینۀ آن طرحها به محافل روحانی بهایی میرسد.
مثلًا در پیمان کار، کادر بهائیان ایران هر روز گزارش خود را در زمینۀ ارتش ایران و اینکه چگونه چتربازان را آموزش میدهند، به
محفل روحانی بهائیان تسلیم مینمایند. 9 اسرائیل پس از اطمینان از نفوذ گسترده بهائیت در ارکان رژیم پهلوي و به منظور
بهرهبرداري سیاسی، اطلاعاتی و اقتصادي بیشتر از آنها، در کشورهاي جهان و به ویژه ایران، بهائیت را به صورت آشکار به عنوان
اسرائیل مذهب بهائیها را به عنوان یک » : یک مذهب به رسمیت شناخت. در یکی از اسناد ساواك در این باره چنین آمده است
مذهب رسمی در سال 1974 به رسمیت شناخته است. دولت اسرائیل با اجراي برنامۀ تحبیب از افراد مزبور میکوشد از اقلیت فوق
10 نمایندگی ایران در تل آویو «. الذکر در سایر کشورهاي جهان به ویژه ایران بهره برداري سیاسی اطلاعاتی و اقتصادي بنماید
هرازچندگاهی گزارشهاي مربوط به بهائیان را به وزارت امور خارجه ارسال میداشت. در یکی از این گزارشها، مرتضی
چهارمین کنوانسیون بینالمللی پیروان بهائیت روز شنبه، نهم » : مرتضایی به چگونگی انتخابات و تعداد بهائیان جهان اشاره دارد
اردیبهشت ماه [ 1357 ] در شهر حیفا گشایش خواهد یافت. به همین مناسبت جمعیتی بالغ بر هزار و یکصد نفر از نمایندگان منتخب
از طرف هشتاد هزار محافل بهائی پراکنده در سراسر جهان به این شهر مسافرت کرده اند تا نسبت به انتخاب یک هیئت مدیره نه
نفري که در طی پنج سال آینده امور اداري،... و مذهبی این فرقه را تعقیب خواهد [نمود] [اقدام کنند] ... دو نفر از بهائیان تبعه
11 بنابراین، اسرائیل با حمایت همه جانبه از فرقه ضاله «. ایران (فتح اعظم و نخجوانی) حضور دارند که در حیفا به طور دائم مقیم اند
بهائیت و نفوذ دادن آنها در پستهاي کلیدي هیئت حاکمۀ رژیم شاه به ویژه در دربار، دولت و ارتش در جهت اغراض و
اهداف خود و ضربه زدن به فرهنگ اسلام و مسلمین به ویژه به مردم ایران و فلسطین به عنوان یک ابزار، نهایت بهره برداري را
در جنبههاي مختلف به عمل میآورد. در واقع، میتوان گفت یکی از عوامل مؤثر در بسط و گسترش روابط ایران و اسرائیل،
بهائیان بودند که نقش مهمی را در این زمینه ایفا کردند. ماهنامه موعود شماره 80 پینوشتها ?: برگرفته از پایگاه اینترنتی:
2. اختریان، محمد، همان، . منصوري، جواد، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، ج 1، ص 332 .www.Rasad.org 1
صفحه 27 از 59
.8 . 7. همان، ص 322 . 6. همان، ص 326 5. همان، صص 324 325 4. همان، ص 324 . 3. منصوري، جواد، همان، ص 330 . ص 164
،« عوامل مؤثر در شکل گیري رفتار سیاسی ایران در قبال اسرائیل » ، 10 . زهیري، علی . 9. همان. ص 332 همان، صص 322 323
فصلنامۀ علمی، تخصصی انقلاب اسلامی، پیش شمارة اول، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبري در دانشگاهها، سال اول،
. 11 . بایگانی اسناد وزارت امور خارجه، سال 2536 38 ، کارتن شمارة 12 ، پروندة 250.50 زمستان 1377 ، ص 159
علل سقوط حکومت مسلمین در اسپانیا
یکی دیگر از قدمهاي بزرگی که زمامداران مسیحی در اندلس براي اضمحلال مسلمین برداشتند، این بود که مشروبات الکی را
رایگان در دسترس جوانان مسلمان قرار دهند. یکی از کشیشان مسیحی در یک سال تمام انگورهاي قرطبه را پیشخرید کرد و همۀ
آنها را شراب ساخت، با خدا پیمان بست که آنها را جز به دانشجویان اسلامی و جوانان ندهد و خلاصه تمام این علل دست به
دست یکدیگر داده، حالات زیر را در مسلمانان ایجاد نمود. محمد رضا شریعتی 1. میخوارگی که در گذشته در بین زمامداران
عیاش به صورت پنهانی انجام میگرفت یک عمل علنی و عمومی گردید و چون فرهنگیان و دانشجویان در این عمل پیشقدم
بودند لذا شرابخواري و میگساري نشانۀ تجدد و منور الفکر بودن گردید، و هر کس از این عمل اجتناب میورزید، کهنهپرست
و خرافی نامیده میشد. 2. جوانان میگسار و بیبندوبار، روش پدران خود را حقیر شمرده، آنان را نادان، مرتجع و دور از تمدن
میخواندند. 3. لباس ساده خود را که نشانۀ صبر و تحمل و کار و فعالیت و کوشش بود، از تن به در کردند و لباس حریر و دیباي
اروپاییان یعنی جامۀ تنپروري را به تن کردند. 4. مسجد و مجامع مذهبی در انحصار پیرمردان و پیرزنان درآمد و جوانان را با
مسجد و نماز سروکاري نبود. 5. دختران زیبا و طناز اروپایی که در همه جا مأمور دلربایی از جوانان مسلمان بودند، با دقت هر چه
بیشتر ماموریت خود را انجام داده، در نتیجه جوانان مسلمان تا نیمههاي شب در گوشههاي مهمانخانههایی که میعادگاه دختران
اروپایی بود، به سر میبردند. 6. خوشگذرانی و عیاشی شیوع یافت و همچنین رقابت در تجملات زندگی، لباس و مسکن شروع
شد تا آنکه عایدات مشروع و معمولی کفاف آنها را نداد، و برانجام آرزوهاي آنها قادر نبود و در نتیجه عمّال دولتی براي تأمین
هوي و هوسهاي خود شروع به اخاذي و ارتشا و اختلاس نمودند و بازار فساد اخلاق رواج یافت، طبقات تولید کنندة ثروت یعنی
دهقانان و کشاورزان و روستاییان و کارگران و صنعتگران براي تأمین هوسهاي طبقات ممتاز مجبور بودند بیشتر دسترنج خود
را تقدیم نمایند. بدین ترتیب این دسته پس از مدتی فقیر و ناراضی شده و طبقات ممتاز هم بیش از پیش در لجنزار تنپروري، و
معتصم بن » فسق و فجور و شهوترانی غوطهور شدند. بالاخره کار شهوترانی و پردهدري مخصوصاً در طبقه مأموران بالا گرفت و
استاندار المریا (یکی از استانهاي کشور اسلامی اندلس) عاشق دخترکی نصرانی شد و خواست او را با تهدید از پدرش « صمادح
جندل بن حمود استاندار اشبیلیه (یکی دیگر از استانهاي کشور اسلامی اندلس) پناهنده شد جندل هم لشکر » برباید. آن دختر به
فرستاد تا براي این عمل معتصم را سرکوب نمایند. در نتیجه جنگ بین این دو استاندار اسلامی درگرفت، و او که از مدتها پیش
از طرف زمامداران مسیحی به شرط همکاري با آنان وعدة فرمانفرمایی کلّ اندلس دریافت کرده بود، از زمامداران مسیحی
کمک نظامی خواست و زمامداران مسیحی هم که از دیرزمانی به انتظار وقوع جنگهاي داخلی در کشور اسلامی اندلس نشسته
بودند، فرصت را از دست نداده و عده زیادي از سربازان مسیحی را به یاري این فرمانده نظامی روانه کردند. با سپاهیان خود و
ارتش امدادي مسیحیان به معتصم تاخت، او را کشت و قصرش را ویران نمود و به شکرانۀ این فتح جشنهاي باشکوهی برپا کرد،
اما مردم مسلمان و مسئولین کشور اسلامی از این واقعه عبرت نگرفته، در برابر آن ساکت نشستند. این حادثه، نخستین ضربتی بود
که بر اثر آن معاهدة شوم و باز شدن پاي بیگانگان و اشاعه مشروبات و باز شدن فرهنگ سرزمین اسلامی به روي مسیحیان و ورود
دختران زیبا و طناز... بر پیکره مسلمین اندلس وارد آمد. پس از این واقعه برادرکشی و سکوت امراي مسلمان در برابر آنها، کار
صفحه 28 از 59
خود را کرد و روح سلحشوري، شهامت، تعصب در حفظ دین، ناموس و کشور، از بین مسلمین رخت بر بست و وقت آن رسید که
مسیحیان آرزوي دیرین خود، یعنی تصرف کشور اسلامی اندلس و اخراج مسلمین از آن را عملی سازند. مایۀ عبرت در روز چهارم
استاندار نیرومند اسلامی و فرمانده لشکر والانس (یکی از استانهاي بزرگ « حصین بن جعفر » جماديالثانی سال 486 هجري به
با مسیحیان قرارداد محرمانهاي بست که « ابن ذي النون » مشعور به « عدي بن عبدالعزیز » اندلس) اطلاع رسید که نخستوزیر مسلمین
به مسلمین و مملکت خود خیانت کند و قلعههاي والانس را تسلیم آنان نماید. حصین پس از شنیدن این خبر به پیش ابن ذيالنون
رفت تا دربارة آنچه شنیده بود تحقیق نماید و هنگامی که به نزد او رفت دلائلی بر صدق آنچه شنیده بود یافت. وي هنگام ورود
دید ابن ذيالنون با یکی از کشیشان مسیحی زیرگوشی صحبت میکند، ابن ذيالنون که راز خود را کشف شده یافت و انکار را
بیفایده دید صریحاً به جنایت خود اعتراف کرد. و گفت: حصین بن جعفر! من دیدهام که زمداران مسلمان ظالم و ستمگر شده و به
درد دل مردم رسیدگی نمیکنند، علاوه بر این مسیحیان، با هفتاد و پنج هزار سرباز آماده، به ما حملهورند و مسلمین در برابر آنان
تاب مقاومت ندارند. حصین در خشم شد و گفت تو میخواهی شرافت و افتخار پدران ما را برباد دهی و سرمشق جنایت باشی ولی
ابن » بدان که زمامداران مسیحی به تو جزاي خیانت خواهند داد نه جزاي خدمت. اما خشم حصین دیگر سودي نداشت. زیرا
خائن قلعه را تسلیم مسحیان کرده بود، و سربازان آنان وارد شهر شده، آنجا را غارت کردند و مرتکب شدیدترین جنایات « ذيالنون
شدند. مسلمانان جبون و مرده والانس هم ناچار دست از زن و بچه خود شسته، پا به فرار گذاردند. تاریخ مینویسد لشکر مسیحیان
در آن هنگام سیزده هزار نفر مردم مسلمان را به جرم دفاع از ناموس خود به خاك و خون کشیدند و سی هزار نفر مسلمان از مرد و
زن را به جرم نپذیرفتن دین مسیح از دم شمشیر گذراندند. تصرف شهر والانس به وسیله مسیحیان به قدري با سرعت انجام گرفت
که هنوز خبر خیانت ابن ذيالنون به عدي بن عبدالعزیز نرسیده که کار از کار گذشته بود. عدي خواست با لشکر خود به طرف
والانس حرکت کند ولی دید قرطبه در خطر است ناچار در آنجا ماند. ولی ابن ذيالنون خائن نیز به جزاي خیانت خود رسید زیرا به
زمامدار بزرگ مسیحیان شهر والانس دستور داد ابن ذيالنون خائن را آتش زدند تا مبادا به آنها هم « ایلدقولنس » مجرد ورود
استاندار اشبیلیه « جندل بن حمود » خیانت کند. بالاخره نقشۀ زمامداران مسیحی عملی شد. براق بن عمار افسر خیانتکار اسلامی هم
را به وعدههاي دروغین زمامدار مسیحی که وعدة فرمانروایی کل اندلس را به او داده بودند فریب داد و او لشکر خود را حرکت
داد و به کمک سربازان مسیحی به مالک بن عبّاد فرمانرواي کلّ اندلس حملهور شدند و از اشبیلیه به طرف قرطبه حرکت نمود
ولی سربازان مسیحی به مجرد حرکت جندل از اشبیلیه آنجا را تصرف کردند، سپس جندل را به قتل رساندند. سربازان جندل که
پس از به قتل رسیدن او، خود را بیفرمانده دیدند به طرف اشبیلیه برگشتند اما سربازان مسیحی اجازه ورود به اشبلیه را به آنها
ندادند و اکثر آنها را به قتل رساندند. مالک بن عباد، فرمانرواي کل اندلس هم که یاران خود را از دست داده بود، ناچار به
فرار کرد و در آنجا تا آخر عمر با ذلت به سر برد. زمامدار بزرگ مسیحی ایلدقولنس هم بدون هیچگونه مانعی وارد « سرقطه »
قصر پادشاهی قرطبه شد و پنجاه دختر زیبا از دختران زمامداران اسلامی و کاخهاي آنان را اسلامی را بین افسران خود تقسیم نمود؛
مسجد قرطبه را با خاك یکسان کرد و محلًا آن را براي فحشا و فسق و فجور اختصاص داد. کتابخانۀ اسلامی قرطبه را که مشتمل
بر بیش از هشتاد هزار جلد کتاب بود فرمان داد تا آتش زدند و چهار هزار نفر از اهالی قرطبه را به قتل رساندند. و براق بن عمار
یکی از زمامداران مسیحی به قتل رسید. ماهنامه موعود شماره 80 پینوشت: برگرفته از: « دوك ونیز » افسر خائن اسلامی هم به امر
مکتب اسلام، سال 18 ، ش 4
مهدویت درصدا